متوسطه دوم و درس های ناگفته!
|
||
فقط از فهمیدن توست که می ترسند |
گمان می کنیم که عاقلانه زندگی می کنیم؛ ولی خود به دست
خویشتن آتش به «خانه» ی خود می زنیم!
انسان نماها نه جای راز و نیاز برای انسان ها گذاشته اند،
نه جای آواز و پرواز برای پرندگان؛ مگر حرص و آز می گذارد؟!
تعریف مسئولیت پذیری (Responsibility)
مسئولیت پذیر بودن یعنی پاسخگو بودن در برابر خودمان، کسی
یا چیزی. مسئولیتپذیری به عنوان يک «الزام و تعهد درونی» از
سوی فرد برای انجام مطلوب همه ی وظایف و فعاليتهايی که بر
عهده ی او گذاشته شده است، تعريف میشود.
فردی که مسئوليت کاری را بر عهده میگيرد، توافق میکند که
يکسری فعاليتها و کارها را انجام دهد يا بر انجام آن کارها توسط
ديگران نظارت داشته باشد. افرادی که مسئولیتی را قبول میکنند
کارهای خود را به موقع و با تمام تلاش انجام میدهند و در صورتی
که در کار خود اشتباه کنند، مجدّانه در اصلاح آن میکوشند.
پس مسئولیت پذیر بودن افراد جامعه یکی از ویژگیهای مثبت آن
جامعه محسوب میشود. کسی که هوش اخلاقی بالایی دارد،
مسئولیت اعمال و پیامدهای آن اعمال، همچنین اشتباهات و
شکست های خود را نیز می پذیرد.
با این مقدمه به مسئولیت های پنجگانه ی انسان در این جهان
اشاره می کنیم:
مسئولیت انسان در برابر خالق
انسان موجودی است که خداوند از میان موجودات دیگر او را برگزید
و به وی امانتی داد که دیگر موجودات فاقد آن بودند. خداوند برای به
کمال رساندن انسان، بعضی تکالیف و وظایف را نیز توسط پیامبران
ابلاغ نمود. از جمله این تکالیف ستایش و عبادت او است. مهمترین
وظیفه ی بشر در زندگی، عبادت خداوند است. پس اولین و مهمترین
مسئولیت بشر، مسئولیتش در برابر خداوند است.
مسئولیت انسان در برابر خویش
همه ی موجودات جهان به سوی کمالی که برایشان در نظر گرفته
شده است، در حرکت هستند و همه ی شرایط و امکانات لازم برای
رسیدن به کمال، از سوی خالق دانا برایشان پیش بینی شده و در
اختیارشان قرار گرفته است. اما همه ی آنها به جز انسان، نه علم به
هدف دارند و نه راه را خود انتخاب کرده اند، بلکه این خداوند حکیم
است که جهان هستی را این گونه تنظیم کرده است که هر موجودی
به سوی غایت نهایی خود رهسپار باشد و چاره ای جز این ندارد. هر
موجودی مسیر کمال و تکامل خاص خودش را می پیماید و انسان در
این باره، آزاد و مختار است.
خداوند برای انسان، کمال قرب و منزلت را قائل شده؛ زیرا از او
خواسته است که مانند موجودی رها و بی تکلیف، در پی کارهای
بیهوده نباشد. بلکه همواره خود را مسئول بداند؛ و هرگز خود را به
بهایی کمتر از لقای پروردگار و یا بهشت ابدی نفروشد که در غیر
این صورت، به یقین از زیانکاران خواهد بود!
مسئولیت در برابر خانواده
هر فردی نسبت به پدر و مادری که او را متولد کرده و رشد دادهاند
مسئول است. او باید به آنها احترام گذارد و نسبت به کسب رضایت
ایشان بکوشد. اگر چنین فردی ازدواج کرد نسبت به همسر و فرزندان
به لحاظ تأمین معاش و یا تکالیف دیگر مسئول است.
مسئولیت انسان در برابر جامعه
انسان موجودی اجتماعی است. او به تنهایی توانایی برطرف کردن
نیازهای مادّی و روحی خود را ندارد. او هم در تأمین نیازهای مادی،
مانند: خوراک، پوشاک، مسکن، نیازمند همکاری با دیگران است و هم
در تأمین نیازهای معنوی مانند: دوستی و مهرورزی، مشورت، یادگیری،
امنیت و مانند آنها به دیگران احتیاج دارد.
بنابراین، انسان ناگزیر از حیات اجتماعی است و بسیاری از مواهب
زندگی خویش را مدیون جامعه می داند و او همواره از دیگران خیر و
برکت دریافت می دارد. در سایه ی تعامل با اجتماع از غم و نگرانی
آزاردهنده ی تنهایی رها می شود، بر لبانش گل لبخند می شکفد و
بر علم و تجربه و آگاهی های او افزوده می شود. و این گونه است
که دست لطف و مهر خداوند را احساس می کند، چنان که پیامبر
گرامی اسلام می فرماید:
«دست خداوند به همراه جماعت است.»
آثار سودمندی که به برکت ارتباط با جامعه و اجتماع نصیب انسان
می شود، بی شک سبب ایجاد حس مسئولیت آدمی در برابر آنان
خواهد شد و در این رهگذر، کمترین وظیفه ی او، بازداشتن خویش از
آزار رساندن به دیگران است.
مسئولیت انسان در برابر محیط زیست
منابع طبیعی، ثروتی است که طبیعت برای استفاده انسان ها
مهیا ساخته است و عامل انسانی، در پدید آمدن آن نقشی ندارد. از
بین بردن منابع طبیعی و آلوده ساختن محیط زیست، یکی از بزرگترین
مشکلات عصر حاضر است که زندگی بشر را به خطر انداخته است.
به عقیده ی دانشمندان، بیشتر نابسامانی های طبیعی، مانند:
سیل ها، پیشروی آب دریاها، از بین رفتن سفره های آب زیرزمینی و
آسیب پذیری لایه اوزن، به علت صدماتی است که به محیط زیست
وارد کرده ایم. از نگاه آموزه های دینی نیز، محافظت از منابع طبیعی
و محیط زیست، از مهم ترین مسائل اخلاقی ـ اقتصادی به شمار
می رود.
...
مهدی یار احمدی خراسانی
از بین رفتن منابع و زیرساختهای محیط زیستی یک منطقه یا کشور
مانند دومینویی باعث مشکلات عدیدهای میشود. یکی از این منابع با
ارزش خاک و پوشش گیاهی است که از بین رفتن آن موجب بیابانزایی
میشود که مشکلی جهانی است.
از 195 کشور، 169 کشور درگیر بیابانزایی میباشند. بیابانزایی
آهسته اتفاق میافتد و باعث ناپایداری جوامع در سطح کلان
میشود. در صورتی که چارهای برای آن اندیشه نشود، مهاجرتهای
ناخواسته ی داخلی و خارجی، افراط گرایی، جنگ یا فرار و تروریسم
از عواقب آن میباشد. خشکسالی از هر فاجعه ی آب و هوایی دیگر
در درازمدت بیشتر آدم میکشد!
تحولات و کشمکشهای سیاسی انسان همواره در جریان بوده
است. جنگ به معنای کلاسیک آن و یا به صورت مدرن که شامل
جنگهای اقتصادی و سایبری میباشد همواره نزدیک و یا دور از ما در
حال رخ دادن است. درگیری در جنگ و تنشهای سیاسی و اقتصادی،
حفاظت از محیط زیست را که برای بقا امری ضروری است، با مشکل
مواجه می کند.
ایران نیز در چند دهه ی اخیر درگیر جنگهای مختلفی بوده است.
ازاین میان میتوان به جنگ ایران و عراق یا جنگ اقتصادی و تحریمها
اشاره کرد که به ناچار به دلیل احتیاجات اقتصادی، مدیریت بهینه و پایدار
منابع محیط زیستی مقدور نشده است. ایران نیز مانند بیشتر کشورهای
خاورمیانه با وجود تنوع محیط زیستی، کشوری خشک و نیمهخشک
با منابع آبی محدود میباشد. کاهش سطح آبهای زیرزمینی، خشک
شدن تالابها و رودها و بیابانزایی در ایران دارای منشا انسانی و غیر
انسانی است.
از عوامل غیرانسانی بیابانزایی به تغییرات اقلیمی، بالا رفتن دمای
هوا و کاهش بارش؛ و از عوامل انسانی به برداشت بیش از حد از
منابع آبی و چوب جنگل ها می توان اشاره کرد. مدیریت ضعیف منابع
آبی، کشاورزی سنتی نامنطبق با اصول توسعه ی پایدار، فقدان
هماهنگی بین نهادهای اقتصادی و اجتماعی، استفاده نکردن از
ظرفیت مردم بومی برای مقابله با بیابانزایی و سدسازی بیرویه از
دیگر عوامل بیابان زایی و از دست رفتن منابع طبیعی میباشند.
در کشورهای درگیر تنشهای سیاسی و بحران اقتصادی حفاظت
از محیط زیست و منابع آن در اولویت نیست. فارغ از اینکه بیابانزایی
نتیجه و ماحصل مشکلات و تنش های سیاسی، اقتصادی و یا
مدیریتی باشد یا اینکه خود دلیل این تنشها و مشکلات گردد، در هر
صورت اداره ی آن جامعه را با دشواری های زیادی همراه می کند.
مثالهای زیادی از رابطه ی بیابانزایی و تنشهای اجتماعی و
سیاسی موجود است. خشکسالی در شرق سوریه تا سال 2011
باعث آسیب دیدن زمینهای کشاورزی و مرگ و میر حدود 85 درصد
دام ها در این مناطق شد. حرکت بعدی این دومینو مهاجرت از این
مناطق آسیب دیده و فقیر به شهرهای بزرگ سوریه و حاشیهنشینی
در شهرهایی مانند حما، حمص و درعا بود که در نهایت باعث شورش
و اعتراضات بر علیه بشار اسد شد.
در دارفور سودان کاهش 30 درصدی باران و افزایش میانگین دمای
هوا به میزان 1.5 درجه ی سانتیگراد باعث کاهش سطح زیر کشت
به میزان 30 درصد سطح قبلی شد. این عوامل به همراه فقدان
مدیریت صحیح و بهینه ی منابع، سبب تنش و درگیری بین قبیلههای
مختلف بر سر استفاده از زمین برای چرای دام شد.
پیدایش بوکوحرام و کشمکشها در نیجریه نیز ریشهای همسان با
موارد ذکر شده دارد.
کمبود غذا، سرپناه و مایحتاج ضروری از عوامل تنشزای غیرقابل
چشمپوشی در پیدایش تروریسم و تنش بودهاند. کاهش سطح
دریاچه ی چاد و تورکانا باعث مهاجرت و جابجایی در نیجر و آفریقای
مرکزی شده است. 34 کشور از این 37 کشور در آستانه ی نزاع با
یکدیگر به سر میبرند. کاهش منابع آبی، خشکسالی و بیابان زایی،
انسان ها را رو در روی هم قرار داده است!
کاهش سطح دریاچه ی چاد از 25,000 مترمربع در سال 1963 به
1,300 مترمربع تا امروز ادامه دارد. ساخت سد و استفاده ی بیرویه
از منابع آبی از دیگر عوامل خشکسالی در این منطقه است.
با وجود تحت تاثیر بودن 169 کشور از بیابانزایی، کشورهای اندکی
دارای سیاست ملی مبارزه با خشکسالی میباشند! خوانش و فهم
صحیح عوامل بیابانزایی و عواقب آن لازمه ی مقابله و چارهاندیشی
برای این معضل جهانی است. با توجه به اینکه مشکلات محیط زیستی
مرز جغرافیایی نمیشناسد، همکاری بین کشورهای منطقه از الزامات
حل این نابسامانی ها است. طوفانهای گرد و غبار با منشا کشورهای
همسایه که یکی از عواقب خشکسالی به شمار میآیند مثال بارزی
در این زمینه است.
آتشسوزی منطقـه ی حفاظتشده ی «بـوزین و مـرخیل»
پاوه در استان کرمـانشاه که از پنجشنبه پنـجم تیر آغاز شده
بود همچنـان ادامـه دارد.
نمایی از منطقه ی بوزین و مرخیل
یگـان حفاظت محیـط زیسـت استـان کـرمـانشـاه بـا توجه به
کوهستانی و صعب العبور بودن منطقه،برای مهار آتش،تقاضای
بالگرد کرده ولی به آنها گفته شده: به دلیل شیـب زیاد منطقه
امکان استفاده از بالگرد وجود ندارد!
صحبت از پژمردن یک برگ نیست!
علت آتشسوزی هنوز روشن نیست و وسعـت مساحتی
که در آتش سوخته نیز هنوز بـرآورد نشده است. منطقـه ی
حفـاظـت شـده «بـوزیـن و مــرخیـل» حدود 24 هـزار هکتــار
وسعـت دارد و عـلاوه بر دارا بـودن پــوشش گیــاهـی غنـی،
زیستگاه برخی گونههـای جانـوری، از جمله گـوزن شـوکـا و
پلنگ است.
شوکای اوراسیایی
پوشش گیاهی منطقـه ی حفاظتشده ی بوزیـن و مـرخیل
شامل بلوط ایرانی، بنـه، زیتون، مورد، ارغوان، گلابی وحشی،
کیکم، زالزالک، زبان گنجشک، آلـوچه، ختمی، سیاه تلـو، لاله
واژگون و انواع گندمیـان است.
از پوشش جانوری این منطقه، بز و پازن، شوکا، قوچ و میش،
گـراز، پلنـگ، سیـاه گوش، سنـجاب ایرانـی، گربـه ی وحشی،
شغال، گرگ، روباه، تیهـو، کبک، عقاب، مـار پلنگی، یلـه مار و
گنجشک سانان را می توان نام برد.
در حفظ و نگهداری عرصه های جنگلی وطن عزیزمان بکوشیم؛
مباد که آنها را از دست بدهیم!
در روز جهانی مالاریا باید این واقعیت تلخ را در نظر داشته باشیم که
سالانه 500,000 نفر بر اثر ابتلا به مالاریا جان خود را از دست می دهند
که بیشتر آنها را کودکان زیر 5 سال تشکیل می دهند که در منطقه ی
جنوب صحرای آفریقا زندگی می کنند. در عین حال باید از اقدامات و
تلاش های کسانی تقدیر کنیم که جان بیش از 3 میلیون انسان را از
سال 2000 تاکنون از چنگال مالاریا نجات داده اند.
اکنون بشر توانسته جلوی روند گسترش مالاریا را سد کند و میزان
مرگ و میر را تا بیش از %40 کاهش دهد و حتی بسیاری از کشورها
توانسته اند به حذف این بیماری نزدیک شوند.
پیشگیری و درمان مالاریا این نوید را به جهانیان می دهد که کودکان
بیشتری به سن مدرسه می رسند، حرفه می آموزند و به اعضای مولد
و رشید جامعه تبدیل شده، ضمن اینکه از زندگی مشقت بار می رهند،
موجب افزایش درآمد خانوارها شده، به توسعه ی کشور خود کمک
می کنند.
از طرف دیگر برای پیگیری و اجرای برنامه های مؤثر پیشگیری و
درمان مالاریا، مبارزه با افزایش مقاومت پشه در برابر حشره کش ها و
جلوگیری از مقاومت انگل در مقابل داروهای ضدمالاریا، به سرمایه ی
بیشتر و دانش افزونتر محتاجیم و همچنین به تعهدی محکم و استوار
نیاز داریم.
آمار ابتلای به مالاریا در ایران، سالانه حدود 20,000 نفر است که
نسبت به کشورهای همجوار مثل پاکستان و افغانستان هر کدام با
حدود 1,500,000 مورد ابتلا به مالاریا در سال، پذیرفتنی است، اما
مهاجرت فراوان به ایران، امکان حذف و ریشه کنی بیماری را در ایران
بسیار دشوار کرده است.
همچنین در کشور ما در حال حاضر اکثر موارد بیماری از سه استان
سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان و به ندرت از استان فارس
گزارش می شود، به نحوی که %95 از موارد گزارش شده ی بیماری
مربوط به این سه استان است.
برنامه ی مبارزه با مالاریا در ایران شامل تأمین نیروی انسانی،
کشتن لارو پشه ها در مناطق با شیوع بالای مالاریا، آموزش خانه به
خانه ی ساکنان این مناطق، پرهیز از استراحت در فضای باز، استفاده
از وسایل خنک کننده به جای گشودن پنجره ها، استفاده از توری برای
پنجره ها یا پشه بند در موقع خواب، و تشخیص بیماری ظرف مدت 48
ساعت و آغاز سریع درمان دارویی می باشد.
در گذشته های دور، پشه ی ناقل انگل هایی که موجب بیماری مالاریا
می شوند، به حشره کش د.د.ت حساس بود که امروزه مقاوم شده،
همچنین دو انگل «فالسیپارم» و «ویواکس»، به داروی کلروکین مقاوم
شده اند، بنابراین ناچاریم هم از داروهای دیگر برای مبارزه با بیماری و
هم از حشره کش های دیگر برای نابودی پشه و لارو آنها استفاده کنیم.
آلودگی هوا یکی از مهمترین مسایل مهم در زندگی بسیاری از
شهرنشینان در سراسر دنیاست. سازمان جهانی بهداشت براساس
ارزیابی خود در سال 2014، اعلام کرده است که آلودگی هوا مهمترین
عامل مرگ و میر در جهان امروز است. به گزارش این سازمان امروزه،
یک میلیارد و 400 میلیون نفر در جهان در معرض مستقیم آلودگی هوا
قرار دارند. گزارش میافزاید که در سال 2012 تعداد 7 میلیون نفر در
دنیا به دلایل مستقیم و یا غیرمستقیم به سبب آلودگی هوا جان خود
را از دست داده اند. در واقع از هر 8 مورد مرگ در دنیا، یک مورد بر اثر
آلودگی هواست. این مرگ و میر به ویژه مربوط به آسم، برونشیت،
تنگی نفس، ایست قلبی، آلرژیهای مختلف تنفسی و نیز سرطان
است.
در همین حال بر اساس گزارش دیگری از سازمان بهداشت جهانی،
ده شهر آلوده جهان به ترتیب عبارتند از:
اهواز (ایران)،
الانباتار (مغولستان)،
لودانا (هند)،
سنندج (ایران)،
کویته (پاکستان)،
کرمانشاه (ایران)،
پیشاور (پاکستان)،
گابورن (بوتسوانا)،
یاسوج (ایران) و
کانپور (هند).
همانگونه که دیده می شود چهار شهر از میان ده شهر آلوده ی
جهان در ایران قرار دارد. در گزارش سازمان بهداشت جهانی شهر
تهران با متوسط سالانه 96 میکروگرم ذرات معلق کوچک تر از 10
میکرو متر در هر مترمکعب هوا، هشتاد و دومین شهر آلوده ی جهان
و پانزدهمین شهر آلوده ی ایران محسوب میشود. البته باید توجه
داشت که در تهران، به عنوان یک شهر صنعتی، آلودگی های حاصل
از کارخانجات و خودروها میتواند در روزهایی از سال به علت وارونگی
دما، این شهر را برای چندین روز پیاپی در صدر آلودهترین شهرهای
کشور و حتی دنیا قرار دهد!
در بررسی وضعیت آلودگی شهرهای جهان، شهرهای ایران، هند و
پاکستان در میان آلودهترین شهرهای جهان و شهرهای ایالات متحده
آمریکا و کانادا در شمار پاک ترین شهرهای جهان قرار گرفتند.
26 آبان ماه 1392 مهدی قطعی، مدیر طرح سیستمهای حمل و نقل
شهری به ایسنا گفت که سالانه 45 هزار نفر در کشور بر اثر آلودگی
هوا میمیرند. همین آمار دولتی که قطعا" تنها روایت کننده ی بخشی
از تلفات آلودگی هوا در ایران است، میتواند به روشنی نشانگر وضعیت
فاجعهبار آلودگی هوا در ایران باشد.
روشن است که معضلات زیست محیطی و آلودگیها، منشأ انسانی
دارند. حتی اگر دلایلی طبیعی همچون توفانها باعث بلند شدن گرد و
غبار و انتقال آنها به شهرهای جنوبی کشور شدهاند را مد نظر قرار
دهیم، سیاست ها و عملکرد نادرست ما سبب بروز این وضع و آسیب
ناشی از آن شده است.
وجود میلیونها خودروی فرسوده، استفاده از بنزین و گازوییل آلوده و
غیراستاندارد، سوخت فسیلی بنگاههای صنعتی و نیز نداشتن سواد
محیط زیستی، به منشأ اصلی آلودگی هوای کشور تبدیل شده است.
به این عوامل، خشک شدن دریاچهها، رودها و تالاب ها، توسعه ی
بیابانها و کاهش مناطق مرطوب را باید اضافه کنیم تا معلوم شود که
گرد و غبارهای آلوده شهری همچون اهواز از کجا سرمیرسند.
در جامعه ای که ساکنانش جز «موفقیت» خود و قبیله شان هیچ
آرمان جمعی را لحاظ نمیکنند جای تعجب نیست که به چنین قتلگاه
دهشتناکی تبدیل شود!
امین بزرگیان
گرمایش جهانی که عمدتا" به خاطر سوختهای فسیلی ایجاد
شده است، باعـث ذوب یـخ های قـطبـی و بالا آمـدن آب دریاها
می شود و نهایتـا" ما را در خود غرق می کند.
تعداد 60 بَهله انواع پرندگان شکاری مثل عقاب، دَلیجه،
شاهین، قوش و ... پس از تیمار و مراقبت توسط سازمان
مـحیـط زیـسـت استـان همـدان در ارتفـاعـات ایـن استـان
رها سازی شدند.
شکارچیان و قاچاقچیان همواره در پی شکار این تیزبالان
آسمان ایران هستند تا آنها را از کشور خارج کرده، به فروش
برسانند. در صورتی که در منطقه ی خود اطلاعات و اخباری
از این افراد دارید، به سازمان محیط زیست و یا نیروی انتظامی
اطلاع دهید. ضمنا"به هیچ وجه با خود این افراد به قصد
بازداشتن آنها از شکار و ... صحبت نکنید زیرا بسیار خطرناک
هستند و ممکن است خدای ناکرده جانتان در خطر افتد!
آتش سوزی جنگل های آمازون این روزها بخشی از خبرهای داغ
رسانه ها را به خود اختصاص داده است. داغ تر از این خبرها متأسفانه
شعله های آتش است که درخت ها را همچون ساقه های علف بر
زمین می اندازد. از ابتدای سال جاری میلادی (11 دیماه) تاکنون
76,000 مورد آتش سوزی فقط در بخش برزیلی جنگل های آمازون
گزارش شده است که نسبت به زمان مشابه در سال گذشته %84
افزایش یافته است.
60% جنگل های آمازون در کشور برزیل واقع شده است و بقیه ی
آن در کشورهای بولیوی، کلمبیا، اکوادرو، گویان، پرو، سورینام و ونزوئلا،
دامن گسترده که شوربختانه آنها نیز جای جای در شعله های آتش
می سوزند.
جنگل بارانی آمازون وسیع ترین جنگل های بارانی جهان است که
تنها 3 میلیون و سیصد هزار کیلومترمربع آن در برزیل قرار دارد.بیش از 4
هزار گونه درخت در این جنگل وجود دارد و 500 نوع پرنده بر روی شاخ
و برگ آنها نغمه خوانی می کنند و از دانه ها و میوه های آنها روزی
می خورند. علاوه بر پرندگان، میمون های کوچک و بزرک، مارهای بوآ
و حیوانات شکارچی و مورچه ها و جانوران جورا جور در این جنگل ها
زندگی می کنند.
هر ساله با طغیان رود آمازون، ناحیه ی وسیعی از جنگل به زیر آب
می رود و عظیم ترین حوضچه های آب را تشکیل می دهد که مأمن
هزاران قطعه ماهی آب های شیرین می شود.
جنگل های بارانی علاوه بر ناحیه ی آمریکای مرکزی و جنوبی، در
امتداد خط استوا در آفریقا و مجمع الجزایر اندونزی و اطراف آن نیز
پهنه ی گسترده ای را تشکیل داده است.
اما فقط آمازون نیست که این روزها در آتش می سوزد. در تصاویر
ماهواره ای منتشر شده از سوی ناسا، آتش سوزی ها در مناطق
جنگلی و مراتع کره ی زمین در روزهای اخیر به صورت نقاط قرمز رنگ
مشخص شده است. همان طور که دیده می شود بخش های وسیعی
از مرکز و شرق آفریقا و نیز شمال غرب ایران (جنگل ارسباران) نیز در
بیداد شعله ها، بی صدا فریاد می زنند!
آتش سوزی جنگل ها و مراتـع در مـاه های گرم، هر سالـه
ده ها هکتـار از اراضی جنگلی و مراتـع کشور ما را طعمـه ی
خود می کند. در روزهای گذشته نیز بخش های گستـرده ای
از مراتع و جنگل های بخش چَوار در استان ایلام گرفتار حریق
شده است.منطقه ی چوار در 15 کیلومتری شمال غرب شهر
ایلام در مسیر راه اصلی ایـلام به کرمـانشاه واقع شده است.
خبر رسیده که بخش هایی از مراتـع و مناطـق کوهستانـی
اطـراف کازرون نیز چنـد روز است که در آتش مـی سـوزد و بـا
وجود مهـار آتش سـوزی، به علـت وزش باد، دوباره شعلـه ها
جان گرفته و آتش تا منطقه ی «کوهمره سرخی» در نزدیکی
شیراز پیشروی کرده است!
در منطقه ی «سردشت» در آذربایـجان غربـی هم هکتارها
جنگل همچنان در آتش می سوزد.شهرستان مرزی سردشت
با 90 هزار هکتـار جنگل، بزرگ ترین عرصـه ی جنگلـی استان
آذربایجان غربی به حساب می آید.
دکتـر ناصـر آق، عضـو هیئـت علمـی دانشگـاه ارومیـه و بنیـانگـذار
"پژوهشکده آرتمیا و آبزیان" می گوید: به دنبال بارش های شدید بهاره،
رهاسازی آب از پشت سدها، سرریزهایی که از طرف رودخانهها و
آبهای زیرسطحی انجام گرفته مقدار آبی که وارد دریاچه ارومیه شده
فزونی چشمگیری پیدا کرده است و طراز آبی دریاچه ی ارومیه بیش از
یک متر افزایش پیدا کرده و در وسعت 3200 کیلومتر مربع بخش های
زیادی از نمکهای بستر در آب حل شده و عمق آب را باز هم افزایش
داده اند.
اما به علت پر حجم بودن آب ورودی، کاهش شوری آب حداقل در
لایحههای سطحی رخ داده باعث شده در چند ماه گذشته، آرتمیا
در دریاچه ی ارومیه کاملا" شکوفا بشود و به صورت حیرت آوری جمعیت
آن در کل دریاچه ارومیه افزایش پیدا کند.
آرتمیا جاندار سخت پوستی است که دریاچه ارومیه یکی از بزرگترین
زیستگاه های آن در جهان می باشد. قبل از بحران خشکسالی در
دریاچه ی ارومیه میزان تولید این جاندار سخت پوست در سطح بسیار
بالایی بود. تخم آرتمیا میتواند سالیان درازی در میان نمکها باقی
بماند و هر وقت که آب به آن سرازیر شود تخمگشایی و شکوفایی این
جاندار دوباره ممکن می شود.
یکی از مشکلاتی که در کم آبی دریاچه و در نتیجه شوری زیاد آن
دخالت داشت، پر شدن بستر رودخانه ها بود که با لایروبی آنها برطرف
شده است. انتقال آب زرینه رود به سیمینه رود هم با احداث کانال 19
کیلومتری به بهبود وضعیت دریاچه کمک کرده است. این کانال آب
زرینهرود را که در بخش جنوب دریاچه به طور وسیعی پخش و تبخیر
میشد به سیمینه رود انتقال میدهد.
تغییرات مثبتی که در دریاچه ی ارومیه اتقاق افتاده در صورتی پایدار
خواهد ماند که سال های آبی آینده پر برکت باشد. امیدواریم که چنین
باشد و برکت و رحمت خداوند مثل همیشه شامل حال کشور ما و
مردم ما باشد! انشاءا...
بالا رفتن دمای هوا در نیمکره ی شمالی
دانشمندان چند سالی است که متوجه شده اند، دما
در طول سال در نیمکره ی شمالی زمیـن بیش تر از قبل
شده است. در کشـورهای واقـع در عـرض 30 درجه مثل
ایران، این افزایش دما با مصرف بیشتر آب، تبخیر بیش تر
آبهـای سطـحی و خشک شدن بـرگ هـا، وزش بادهـای
گرم و آتش گرفتن جنگل ها همراه شده است.
اگر متوجه فعالیت صیادان پرندگان شکاری شدید، بدون درگیر
شدن با آنها، فورا" موضوع را با یگان های حفاظت محیط زیست
یا ادارات محیط زیست یا نیروی انتظامی در میان بگذارید.
نسل پرندگان شکاری مثل شاهیـن و بالابـان در کشور مـا به
خاطر قاچاق گسترده ی این پرندگان به شیخ نشین های عربی
در خطر انقراض است.
مباد که آسمان فیروزه ای ایران از آنان تهی شود!
![]() |