متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 

در نشست تخصصی «نقش هوش حسی (EQ) در رشد فردی و سازمانی» که روز دوشنبه ۳۰ تیر در سالن همایش‌‌‌های گروه رسانه‌‌‌ای «دنیای ‌اقتصاد» برگزار شد، محمود سریع‌‌‌القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی، با اشاره به مطالعات و مشاهدات خود نسبت به مسائل توسعه‌‌‌ای ایران و ۳۸ سال تجربه تدریس و پژوهش در دانشگاه گفت: برای پرداختن به مشکلات کشور ما باید «علت‌‌‌العلل را استخراج کنیم». او اشاره کرد که علت‌‌‌العلل توسعه‌نیافتگی ایران باورها، تاریخ، جغرافیا یا تنوع قومیتی ما نیست، چون کشورهایی با شرایط مشابه، چنین مشکلاتی ندارند. از نظر سریع‌‌‌القلم، مشکل ما در حوزه «شخصیتی» است: " اگر ما تحمل یک دیدگاه متفاوت را نداشته باشیم، اگر تمایل ناخودآگاه برای تخریب افکار متفاوت در وجودمان داشته باشیم، اگر کسی از ما انتقاد کند و دایره نقد را به مسائل شخصی بکشانیم و همه‌‌‌جا از او بدگویی کنیم، اگر نتوانیم با فردی پل ارتباطی فکری برقرار کنیم، ریشه‌‌‌اش در مشکل شخصیتی ماست." ما دو نوع تحصیل و آموزش داریم: آکادمیک و حسی.

تجربه بشری نشان می‌دهد که تحصیل آکادمیک برای پیشرفت کافی نیست. ممکن است فردی حتی دو PhD داشته باشد، اما تحمل دیدگاه متفاوت را نداشته باشد، یا به خاطر تصادف رانندگی در خیابان فحاشی کند. چون درست است که بر موضوعی تخصصی تسلط پیدا کرده، اما در بدیهی‌‌‌ترین مسائل نمی‌تواند اختلافش را با دیگران حل کند. اگر تاریخ ایران را در نظر بگیریم، ما نه در خانواده، نه در مدرسه، ‌‌‌ نه در جامعه، نه توسط دولت و نه توسط رسانه‌‌‌ها آموزش حسی نمی‌‌‌بینیم. ما مهارت‌‌‌های زندگی را نمی‌‌‌آموزیم. آموزش حسی در مرحله اول به ما می‌‌‌آموزد که چه کسی هستیم و اگر قرار باشد آن را معادل یک لغت در نظر بگیریم، آموزش حسی مساوی واژه «فرآیند» است. چقدر حوصله داریم فرآیندی را طراحی و اجرا کنیم تا طی یک سال اختلافاتمان را با افراد‌‌‌ حل کنیم یا دیدگاه‌‌‌‌‌‌های متفاوت را درک کنیم؟ ما ایرانی‌‌‌ها اغلب کم‌‌‌حوصله‌‌‌ هستیم و حوصله با فرآیند سر و کار دارد؛ فرآیندی که گاه ممکن است بیست سال طول بکشد. ما خیلی کم به فرآیند فکر می‌‌‌کنیم.

هوش حسی یا EQ را می توان این‌‌‌گونه تعریف کرد: توانایی نحوه تعامل بین فکر و احساس انسان برای اینکه بهتر تصمیم بگیرد و عملکرد مطلوب‌‌‌تری داشته باشد. آداب تعامل، آداب تفاهم، آداب اجماع‌‌‌سازی، آداب با هم کنار آمدن، آداب با هم به نتیجه رسیدن. آیا مدیریت چیزی جز اینهاست؟ مهم‌ترین ویژگی هر فرد، سازمان، ‌‌‌جامعه یا حکومت این است که بداند اختلافات را چگونه حل کند. مسئله توانمندی و شناخت است، ‌‌‌ اینکه چگونه موضوعی را حل کنیم که منافعمان تامین شود. EQ به بخش غیراستدلالی شخصیت مربوط می‌شود؛ آن بخشی که شامل مهارت‌‌‌ها و توانمندی‌‌‌هایی است که بر نحوه تعامل فرد با محیط تاثیرگذار است.

مهارت‌‌‌ها و توانمندی‌‌‌هایی که اول باید به آنها آگاه شویم و در گام بعدی آن‌‌‌قدر تمرینشان کنیم تا در وجودمان نهادینه شوند. فردی که بهره هوش حسی پایینی دارد، واکنشی و غالبا غریزی عمل می‌کند. به طور کلی جوامع عصبانی، واکنشی عمل می‌کنند و این محصول هوش حسی ضعیف است و می‌تواند فاجعه‌‌‌آفرین باشد. افرادی که هوش حسی تربیت‌‌‌شده و بالا دارند، از غریزه عبور می‌کنند و در معرض مسائل گوناگون با آرامش واکنش نشان می‌دهند.

علت اهمیت بسیار زیاد «فرد» و بی‌‌‌اهمیتی «جمع» در ایران ضعف EQ است. هر کشوری که پیشرفت کرده، عموما به واسطه اجماع در راس سیستم توسعه‌یافته است. چین فعلی نتیجه اجماع ۱۰ نفر است. مثلا آمریکا نتیجه اجماع ۵۵ نفر در سال ۱۷۷۶ است. عده‌‌‌ای با هم اجماع می‌کنند و کنار می‌‌‌آیند و به اندیشه‌‌‌هایی پایبند می‌‌‌مانند. اما ما ایرانی‌‌‌ها معمولا هر وقت هم به نتیجه‌‌‌ای می‌‌‌رسیم، روز بعد حرفمان را عوض می‌‌‌کنیم و با هم زاویه پیدا می‌‌‌کنیم. این به حوزه شخصیت ایرانی‌‌‌ها برمی‌‌‌گردد. هرچند که شخصیت هم خود یک معلول است و باید کارهایی برای اصلاحش انجام شود. ما باید آموزش ببینیم تا بهبودهای روشی حاصل شود.

افراد سعی کنند قدرت را توزیع کنند و مشارکت بسازند. یک نفر به‌تنهایی نمی‌تواند سازمان را اداره کند. یک مغز نمی‌تواند تمام مسائل پیچیده سازمان را در نظر بگیرد. از طرف دیگر، اگر جمع مرتکب اشتباه شود، خیلی راحت‌‌‌تر خود را اصلاح می‌کند تا فرد، چون جمع می‌‌‌پذیرد که اشتباه کرده‌‌‌، اما برای فرد ساده نیست که بپذیرد مرتکب اشتباه شده است و کمتر به آن اعتراف می‌کند. همچنین افراد باید «وحدت حسی» داشته باشند؛ یعنی اگر عصبانی یا ناراحت یا خوشحال می‌‌‌شوند، آگاهانه این حس‌‌‌ها را داشته باشند.


برچسب‌ها: دکتر محمود سریع القلم, مهارت های زندگی, خودآگاهی, ای کیو
 |+| نوشته شده در  شنبه چهارم مرداد ۱۴۰۴ساعت 10:27  توسط بهمن طالبی  | 

 

© The Balance, 2018

Top Critical Thinking Skills                                            

Analysis

Part of critical thinking is the ability to carefully examine something, whether it is a problem, a set of data, or a text. People with analytical skills can examine information, understand what it means, and properly explain to others the implications of that information. F

 

Asking Thoughtful Questions

Data Analysis

Research

Interpretation

Judgment

Questioning Evidence

Recognizing Patterns

Skepticism

 

Communication

Often, you will need to share your conclusions with your employers or with a group of colleagues. You need to be able to communicate with others to share your ideas effectively. You might also need to engage critical thinking in a group. In this case, you will need to work with others and communicate effectively to figure out solutions to complex problems.F

Active Listening

Assessment

Collaboration

Explanation

Interpersonal

Presentation

Teamwork

Verbal Communication

Written Communication

Creativity

Critical thinking often involves creativity and innovation. You might need to spot patterns in the information you are looking at or come up with a solution that no one else has thought of before. All of this involves a creative eye that can take a different approach from all other approaches.F

Flexibility

Conceptualization

Curiosity

Imagination

Drawing Connections

Inferring

Predicting

Synthesizing

Vision

Open-Mindedness

To think critically, you need to be able to put aside any assumptions or judgments and merely analyze the information you receive. You need to be objective, evaluating ideas without bias.F

Diversity

Fairness

Humility

Inclusive

Objectivity

Observation

Reflection

Problem Solving

Problem solving is another critical thinking skill that involves analyzing a problem, generating and implementing a solution, and assessing the success of the plan. Employers don’t simply want employees who can think about information critically. They also need to be able to come up with practical solutions.F

Attention to Detail

Clarification

Decision Making

Evaluation

Groundedness

Identifying Patterns

Innovation

More Critical Thinking Skills

Inductive Reasoning

Deductive Reasoning

Compliance

Noticing Outliers

Adaptability

Emotional Intelligence

Brainstorming

Optimization

Restructuring

Integration

Strategic Planning

Project Management

Ongoing Improvement

Causal Relationships

Case Analysis

Diagnostics

SWOT Analysis

Business Intelligence

Quantitative Data Management

Qualitative Data Management

Metrics

Accuracy

Risk Management

Statistics

Scientific Method

Consumer Behavior

 


برچسب‌ها: مهارت های زندگی, تفکر انتقادی, مهارت های تفکر انتقادی, ویژگی های متفکر نقاد
 |+| نوشته شده در  دوشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۹ساعت 23:18  توسط بهمن طالبی  | 

                           

                               مهارت تفکر انتقادی

 

   تفکر انتقادی به معنی گلایه و شکایت و غرغر کردن نیست، بلکه به

معنی «اندیشیدن» و «سبک و سنگین کردن» است. این مهارت موجب

می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع

مورد نظر را به خوبی بررسی و سبک و سنگین کنیم و پس از آن، در

مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم.

 

   با عادت به تفکر نقادانه:

فریب دیگران را نمی خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می کنیم. 

با وجود فراوانی اطلاعات، دچار سردرگمی نمی شویم.

با دیگران محترمانه و منصفانه برخورد می کنیم

آرامش داریم و قضاوت درست تری می کنیم.

آنگونه که هست می بینیم و از تعصب و لجاجت دور می شویم.

کمتر اشتباه می کنیم و دیگران را به اشتباه نمی اندازیم.

همدلانه تر و منصفانه تر فکر می کنیم و اهل مدارا می شویم.

دلایل قوی تر را می پذیریم و تغییر می کنیم.

از حقیقت نمی گریزیم، بلکه در پی آن می رویم.

از عقاید و نظرات خود بهتر می توانیم دفاع کنیم.

   


برچسب‌ها: مهارت های زندگی, تفکر انتقادی, مهارتهای دهگانه زندگی, سازمان بهداشت جهانی
 |+| نوشته شده در  یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۸ساعت 23:52  توسط بهمن طالبی  | 

 

آموزش مهارتهای زندگی برای نوجوانان و چهار حوزه ی توسعه فردی 

                                        (مدل اچ فور)

 

     حیطه ی اول : سر (Head)

     یاد بگیریم چگونه بیاموزیم.

     تصمیم گیری

     حل مسئله

 

 

     حیطه ی دوم : قلب (Heart)

     ارتباط

     همکاری

     مهارت های اجتماعی

     حل تعارض

     پذیرش تفاوت ها بین عقاید و فرهنگ و رسوم خود و دیگران

 

 

     حیطه ی سوم : دست ها (Hands)

     شرکت در خدمات داوطلبانه

     مسئولیت پذیری

     همکاری در گروه

 

 

    حیطه ی چهارم: سلامتی (Health)

     سبک زندگی سالم

     مدیریت استرس

     پیشگیری از بیماری

     امنیت شخصی

 


برچسب‌ها: مهارت های زندگی, حل مسئله, پیشگیری از بیماری, سبک زندگی
 |+| نوشته شده در  یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۸ساعت 10:31  توسط بهمن طالبی  | 

 

   در کنار خشونت آشکار و عینی، نوعی خشونت دیگر به نام «خشونت 

پنهان» نیز وجود دارد، که موذیانه بوده و احساسات طرف مقابل را هدف

قرار می دهد و در راستای به سلطه درآوردن او حرکت می‌کند. این نوع

خشونت به‌ صورت خشونت‌های اجتماعی، روانی و عاطفی پنهان بروز

پیدا می‌کند.

 

   خشونت، چه «پنهان» و چه «آشکار»، در خانواده ها نیز به وفور دیده

می شود. خانواده، قدیمی‌ترین و فراگیرترین نهادی است که در همه ی

جوامع بشری وجود داشته و کارکردهای فراوانی دارند. خانواده به‌ عنوان

سلول‌های تشکیل‌دهنده ی پیکره ی جامعه، با تربیت فرزندان، دوام و

بقای جامعه را میسر می‌سازد.

 

   تصویر ایده‌آل هر شخص از خانواده، صمیمیت، عشق و احترام متقابل

است، ولی واقعیت این است که انسان‌ ها گاهی در میان خانواده و

توسط اعضای آن، بیش از هر جای دیگری، هدف حمله ی فیزیکی و کتک

خوردن قرار می‌گیرند. از این گذشته، خشونت در فضای خانواده ممکن

است به صورت خشونت پنهان بروز کند و کودکان، زنان، سالمندان و

حتی مردان، قربانیان آن باشند.


   خشونت پنهان به خشونت‌هایی اطلاق می‌شود که از نظر اجتماعی،

علنی نمی‌شوند و پنهان می مانند. خشونت‌های پنهان خانوادگی، به‌

صورت کودک آزاری و همسر آزاری است. 

   کودک آزاری به هرگونه عملی که باعث آزار جسمی و روانی در وجود

یک کودک شود گفته می‌شود. نمونه ی این آزارها ممانعت از حاضر

شدن در مدرسه، خشونت در کلاس درس، محروم کردن کودک از غذا،

حبس او در حمام یا زیرزمین است. کودک‌ آزاری ممکن است توسط

والدین، معلم یا دیگر بستگان نزدیک او انجام ‎شود.
 

   کودکانی که مورد خشونت واقع‌ شده یا شاهد خشونت هستند،

اعتماد به بزرگ‌ترها را از دست می‌دهند و دچار بی‌ثباتی عاطفی و

حس درماندگی، تغییرات رفتاری، مشکل تمرکز، بازی‌های تکراری و

مشکل خواب و کابوس دیدن می شوند.

     خشونت، در رفتار و احساسات نوجوانان به‌ صورت متفاوتی بروز

می‌کند، دختران نوجوان در چنین شرایطی اغلب با درون ریختن مسائل

از بروز و افشای مشکلات و احساسات خود خودداری می‌کنند، به

همین دلیل افسردگی، اضطراب، اتکای بیش‌ از حد به بزرگسالان و

احساس بدبختی را بیشتر از خود نشان می‎دهند. پسران نوجوان،

اغلب با بیرون ریختن مشکلات، عدم سلامت روحی خود را نشان

می‌دهند و اغلب با عدم حرف‌شنوی، دروغ‌گویی، تقلب، تخریب، درگیری

و مشاجره ی لفظی و بی‌رحمی، توجه دیگران را به خود جلب می‌کنند.

   خشونت پنهان همسر آزاری، عمدتا" خشونت مردان علیه زنان است،

که می تواند به شکل آزار جسمی، روانی، عاطفی، جنسی و اقتصادی

باشد. در اکثر کشورهای جهان با وجود تفاوت های فرهنگی، پدیده‌ ی

همسر آزاری وجود دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که بیش از 85 درصد از

آزاردهندگان، مرد هستند!

    نمونه ی عینی همسر آزاری را می‌توان در خشونت فیزیکی مرد بر

علیه زن مشاهده کرد، اما خشونت‌های روانی از قبیل تخریب شخصیت،

فحاشی، بدبینی و سوءظن، بزرگ‌نمایی مسائل جزئی، مقایسه ی

نامناسب زن با سایر زنان، پرتاب کردن اشیا، ترساندن در خواب و تهدید

با چاقو و سلاح سرد ابزارهایی برای تهدید و آزار زن هستند.

   در مواردی نیز خشونت پنهان زنان، مردها را هدف قرار می دهد.

شایع‌ترین این نوع خشونت، توهین کردن، مقایسه کردن مرد با مردان

دیگر و یا بی‌توجهی به تربیت فرزندان است.

   اما چه خشونت علیه مرد باشد، چه زن و چه فرزند، در تمام حالات، 

فرزندان چنین خانواده هایی هستند که قربانیان اصلی خواهند بود. 

فرزندان این نوع خانواده‌ها علاوه بر اعتماد به‌ نفس پایین، به سمت

خودآزاری و میل به خودکشی سوق می یابند.
 

   آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان از سنین پیش‌دبستانی تا

دبیرستان، و پایدار ساختن این مهارت‌ها در افراد می‌تواند سبب

کاهش خشونت در سطح خانواده و جامعه شود.

   همچنین زنان و مردان می توانند در دوره های مهارت های زندگی

شرکت کنند و در جهت رفع مشکلات و نابسامانی زندگی زناشویی

و خانوادگی خود قدم بردارند.

 


برچسب‌ها: خشونت, خشونت پنهان, مهارت های زندگی, آسیب های اجتماعی
 |+| نوشته شده در  پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۸ساعت 22:0  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا