متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 

 

   نتایج پژوهشی در چند دانشگاه ایران نشان می‌دهد که عواملی

مانند بیکاری، مشکلات اقتصادی، سابقه ی خشونت و اعتیاد مرد 

از جمله مهم‌ترین دلایل بروز خشونت خانگی نسبت به زنان باردار

است که به سختی می‌توانند از خود دفاع کنند.

   خشونت خانگی علیه زنان در بسیاری کشورها ابعادی گسترده

دارد و در لایه‌های مختلف جامعه در سکوت ادامه پیدا می‌کند. 

   خبرگزاری ایسنا با انتشار نتیجه ی مطالعات پژوهشگران دانشگاه‌

 علوم پزشکی مشهد، دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی و

دانشگاه آزاد اسلامی مشهد به ابعاد خشونت خانگی علیه زنان

باردار و عوامل آن پرداخته است. این گزارش با نگاهی به آمار جهانی

می‌گوید که حدود 45 درصد زنان دنیا، یعنی از هر دو زن یک نفر، در

معرض خشونت خانگی قرار دارند.

   این مطالعه در فاصله ی سال‌های 1395 تا 1398 و با بررسی 23

زن باردار 15 تا 45 ساله انجام شده است، زنانی که بر اثر خشونت

خانگی به علت تروما، به اورژانس دو بیمارستان در مشهد مراجعه

کرده‌اند. (هر نوع ضربه، جراحت، شوک٬ آسیب و حادثه وارد شده بر

بدن، در علم پزشکی، تروما (Trauma) محسوب می‌شود، مشروط

به اینکه از خارج به بدن وارد شده باشد و عامل درونی، علت ایجاد

آسیب نباشد. تروما هر آسيبی است كه در اثر افزايش انرژی ورودی

 به بدن ايجاد می ‌شود. اين انرژی ممكن است از نوع ضربه‌ای،

مكانيكی، حرارتی (سوختگی)، شيميایی يا انواع ديگر باشد.)

   گزارش تاکید می‌کند که خشـونت خانگی، شایع ترین نوع خشـونت

علیه زنان است و شامل خشونت‌های فیزیکی، روانی و جنسی است

که در تمـام سنیـن، جنسیـت‌ها، قـومیـت‌هـا، زمینـه‌هـای آمـوزشی و

گروه‌های اقتصادی اجتماعی اتفاق می‌افتد.

   از نظر سازمان ملل، عمل خشونت‌آمیز عملی است که بر اختلاف

جنسیت مبتنی باشد و به آسیب یا رنج بدنی، جنسی یا روانی زنان

بیانجامد و یا احتمال دچار شدن به این نوع آسیب‌ها و رنج‌ها را بیفزاید.

مانند تهدید، زورگویی و یا محروم‌سازی خودسرانه از آزادی، خواه در

حضور عموم یا در زندگی خصوصی.

   این مطالعه به داده‌هایی نظیر سن فرد خشونت دیده، سن بارداری،

دفعه ی بارداری، خواسته یا ناخواسته بودن بارداری، سابقه سقط به

علت خشونت، محل تولد فرد، محل زندگی کنونی فرد، تحصیلات،

شغل، استعمال دخانیات، مصرف مواد مخدر و مصرف داروهای

خواب‌آور یا ضد افسردگی توجه کرده است.

   پژوهشگران همچنین به اطلاعات دیگری از جمله مدت زمان ازدواج،

فاصله ی سنی زوجین، ازدواج تحمیلی و عدم رضایت زناشویی،

سابقه ی طلاق در بیمار و یا همسر او و تعدد زوجین؛ و در رابطه با

همسر بیمار به محل تولد، تحصیلات، شغل، استعمال دخانیات، سوء

مصرف مواد مخدر، اِعمال خشونت قبلی، آسیب به کودک یا آزار

رساندن به کودکان، مصرف داروهای خواب‌آور و یا ضد افسردگی 

توجه داشته اند.

   آنها به این نتیجه رسیده‌اندکه در 22 بیمار، خشونت توسط

همسر بیمار انجام شده و تنها یک نفر از طرف برادر مورد خشونت

قرار گرفته است.

   میانگین سن زنانی که در پی خشونت خانگی به بیمارستان

مراجعه کرده‌اند حدود 27.5 سال، میانگین مدت ازدواج 3.5 سال و

میانگین سن بارداری 28 هفته بوده است. گزارش می‌گوید شش

مورد از بارداری‌ها کمتر از 20 هفته و مابقی بیشتر از 20 هفته و

دارای قابلیت حیات بوده‌اند. 

 

                                    عوامل خشونت

 

   از  مهم‌ترین علت‌های بروز خشونت خانگی «از نظر زنان باردار،

بیکاری و مشکلات اقتصادی همسر و اعتیاد همسران» بوده است.

   از نظر فعالان حقوق زنان‌، علاوه بر محرومیت‌هایی که در این

پژوهش به آنها اشاره شده یکی از مهم‌ترین عوامل خشونت خانگی

علیه زنان در ایران «قوانین زن ستیز» است که جامعه ی مردسالار

ایران را به شریعت نیز مسلح کرده است! 

   بحث خشونت خانگی علیه زنان در ایران سال‌هاست که ادامه

دارد. بالاترین مسئولان بر سر پیوستن ایران به کنوانسیون جهانی

 رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، موانع متعدد به وجود آورده‌اند.

زمانی که نمایندگان مجلس ششم لایحه ی پیوستن ایران به این

کنوانسیون را که از سوی دولت اصلاحات تهیه شده بود تصویب

کردند، عده‌ای کفن‌پوش به خیابان‌ آمده و علیه آن اعتراض کردند.

و در نهایت نیز مجلس کم آورد و با بزدلی این لایحه را از دستور

کار خارج کرد. از میان اعضای سازمان ملل تنها چهار کشور ایران،

سومالی، سودان و تونگا این کنوانسیون را امضا نکرده‌اند!

   این معضلات تنها محدود به ایران نیست. کشورهای همسایه نیز

وضع مشابهی دارند. همین هفته پیش بود که قتل یک دانشجوی

زن جوان در ترکیه به دست دوست پسر سابقش موجی از اعتراض

را به راه انداخت. معترضان معتقدند دولت محافظه‌کار اردوغان

پایه‌های مردسالاری را در جامعه ترکیه تقویت کرده و این از عمده

دلایل خشونت و حتی قتل زنان به دست خانواده یا شریک زندگی

آنهاست. در سال جاری در ترکیه 146 زن تنها به خاطر جنسیت‌

خود به قتل رسیده‌اند.

 


برچسب‌ها: خشونت, خشونت خانگی, خشونت بر علیه زنان, خشونت فیزیکی جنسی روانی
 |+| نوشته شده در  جمعه دهم مرداد ۱۳۹۹ساعت 18:30  توسط بهمن طالبی  | 

 

آنچه از همه دردناکتر است، 


فقر و بیماری نیست؛


بی‌رحمی مردم نسبت به یکدیگر است!

 

                                        رومن رولان

 


برچسب‌ها: رومن رولان, خشونت
 |+| نوشته شده در  شنبه نهم فروردین ۱۳۹۹ساعت 9:55  توسط بهمن طالبی  | 

 

   در کنار خشونت آشکار و عینی، نوعی خشونت دیگر به نام «خشونت 

پنهان» نیز وجود دارد، که موذیانه بوده و احساسات طرف مقابل را هدف

قرار می دهد و در راستای به سلطه درآوردن او حرکت می‌کند. این نوع

خشونت به‌ صورت خشونت‌های اجتماعی، روانی و عاطفی پنهان بروز

پیدا می‌کند.

 

   خشونت، چه «پنهان» و چه «آشکار»، در خانواده ها نیز به وفور دیده

می شود. خانواده، قدیمی‌ترین و فراگیرترین نهادی است که در همه ی

جوامع بشری وجود داشته و کارکردهای فراوانی دارند. خانواده به‌ عنوان

سلول‌های تشکیل‌دهنده ی پیکره ی جامعه، با تربیت فرزندان، دوام و

بقای جامعه را میسر می‌سازد.

 

   تصویر ایده‌آل هر شخص از خانواده، صمیمیت، عشق و احترام متقابل

است، ولی واقعیت این است که انسان‌ ها گاهی در میان خانواده و

توسط اعضای آن، بیش از هر جای دیگری، هدف حمله ی فیزیکی و کتک

خوردن قرار می‌گیرند. از این گذشته، خشونت در فضای خانواده ممکن

است به صورت خشونت پنهان بروز کند و کودکان، زنان، سالمندان و

حتی مردان، قربانیان آن باشند.


   خشونت پنهان به خشونت‌هایی اطلاق می‌شود که از نظر اجتماعی،

علنی نمی‌شوند و پنهان می مانند. خشونت‌های پنهان خانوادگی، به‌

صورت کودک آزاری و همسر آزاری است. 

   کودک آزاری به هرگونه عملی که باعث آزار جسمی و روانی در وجود

یک کودک شود گفته می‌شود. نمونه ی این آزارها ممانعت از حاضر

شدن در مدرسه، خشونت در کلاس درس، محروم کردن کودک از غذا،

حبس او در حمام یا زیرزمین است. کودک‌ آزاری ممکن است توسط

والدین، معلم یا دیگر بستگان نزدیک او انجام ‎شود.
 

   کودکانی که مورد خشونت واقع‌ شده یا شاهد خشونت هستند،

اعتماد به بزرگ‌ترها را از دست می‌دهند و دچار بی‌ثباتی عاطفی و

حس درماندگی، تغییرات رفتاری، مشکل تمرکز، بازی‌های تکراری و

مشکل خواب و کابوس دیدن می شوند.

     خشونت، در رفتار و احساسات نوجوانان به‌ صورت متفاوتی بروز

می‌کند، دختران نوجوان در چنین شرایطی اغلب با درون ریختن مسائل

از بروز و افشای مشکلات و احساسات خود خودداری می‌کنند، به

همین دلیل افسردگی، اضطراب، اتکای بیش‌ از حد به بزرگسالان و

احساس بدبختی را بیشتر از خود نشان می‎دهند. پسران نوجوان،

اغلب با بیرون ریختن مشکلات، عدم سلامت روحی خود را نشان

می‌دهند و اغلب با عدم حرف‌شنوی، دروغ‌گویی، تقلب، تخریب، درگیری

و مشاجره ی لفظی و بی‌رحمی، توجه دیگران را به خود جلب می‌کنند.

   خشونت پنهان همسر آزاری، عمدتا" خشونت مردان علیه زنان است،

که می تواند به شکل آزار جسمی، روانی، عاطفی، جنسی و اقتصادی

باشد. در اکثر کشورهای جهان با وجود تفاوت های فرهنگی، پدیده‌ ی

همسر آزاری وجود دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که بیش از 85 درصد از

آزاردهندگان، مرد هستند!

    نمونه ی عینی همسر آزاری را می‌توان در خشونت فیزیکی مرد بر

علیه زن مشاهده کرد، اما خشونت‌های روانی از قبیل تخریب شخصیت،

فحاشی، بدبینی و سوءظن، بزرگ‌نمایی مسائل جزئی، مقایسه ی

نامناسب زن با سایر زنان، پرتاب کردن اشیا، ترساندن در خواب و تهدید

با چاقو و سلاح سرد ابزارهایی برای تهدید و آزار زن هستند.

   در مواردی نیز خشونت پنهان زنان، مردها را هدف قرار می دهد.

شایع‌ترین این نوع خشونت، توهین کردن، مقایسه کردن مرد با مردان

دیگر و یا بی‌توجهی به تربیت فرزندان است.

   اما چه خشونت علیه مرد باشد، چه زن و چه فرزند، در تمام حالات، 

فرزندان چنین خانواده هایی هستند که قربانیان اصلی خواهند بود. 

فرزندان این نوع خانواده‌ها علاوه بر اعتماد به‌ نفس پایین، به سمت

خودآزاری و میل به خودکشی سوق می یابند.
 

   آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان از سنین پیش‌دبستانی تا

دبیرستان، و پایدار ساختن این مهارت‌ها در افراد می‌تواند سبب

کاهش خشونت در سطح خانواده و جامعه شود.

   همچنین زنان و مردان می توانند در دوره های مهارت های زندگی

شرکت کنند و در جهت رفع مشکلات و نابسامانی زندگی زناشویی

و خانوادگی خود قدم بردارند.

 


برچسب‌ها: خشونت, خشونت پنهان, مهارت های زندگی, آسیب های اجتماعی
 |+| نوشته شده در  پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۸ساعت 22:0  توسط بهمن طالبی  | 

 

   پسربچه دست و پای مسافرهای مترو را می‌بوسد و جعبه کوچکش

را نشان می‌دهد تا شاید چیزی بخرند. یکی از زن‌ها می‌گوید: «این ها

پاکستانی‌اند، دستفروش‌های پاکستانی این کار را می‌کنند!»

   کسی روی خوش نشان نمی‌دهد. تقریبا" همه اخم می‌کنند و یک‌

نفر او را به‌ تندی پس می‌زند. من از آن گوشه که نشسته‌ام می‌بینم

که پسربچه چطور این واکنش‌ها را ذره‌ذره به خود جذب می‌کند و

عضلات صورتش منقبض می‌شوند؛ انگار که هر اخم و هر کلمه ی

ناخوشایند، مثل وزنه‌ای سنگین بر جانش می‌نشیند و راه‌رفتن را

برایش دشوارتر می‌کند.


   آرام به طرف در واگن می‌رود. صبر می‌کند تا قطار مترو در ایستگاه

متوقف شود. درست لحظه‌ای پیش از آن‌ که در باز شود و او از واگن

بیرون بپرد، رو می‌کند به طرف مسافرها و ناسزای رکیکی نثار همه ی

ما می‌کند.


   انگار در یک سکانس کوتاه نشانم داده‌اند که چگونه فقر، تبعیض و

عدم درک توسط دیگران می‌تواند به خشم فروخورده‌ای تبدیل شود و

در یک لحظه سر باز کند.


   استفاده از عباراتی مانند «پاکستانی‌ها»، «معلولان»، «عرب‌ها»،

«دستفروش‌ها»، «گداگشنه‌ها» و هر واژه و اصطلاح دیگری که با

برچسب‌زدن به یک گروه اجتماعی خاص، آن را متمایز از دیگران و

شایسته ی نسبت‌دادن یک صفت منفی مشترک به همه اعضای آن

سازد، از جمله مصادیق خشونت به حساب می‌آید و نتیجه‌اش نیز از

پیش مشخص است: تقویت احساس مورد تبعیض قرار گرفتن و ایجاد

خشم و خشونت در آن گروه اجتماعی.


   27 آذرماه، سالروز روزی است که نطق رییس‌ جمهور ایران در سازمان

ملل درباره جهان عاری از خشونت و افراطی‌گری مورداقبال قرار گرفت و

مصوبه‌ای در این رابطه به اتفاق آرا به تصویب رسید. این روز در تقویم

ایران روز مبارزه با خشونت و افراطی‌گری نامیده شده است.


   شایسته است کشوری که مبدع پیشنهاد برای مبارزه با خشونت در

سطح جهان می‌شود، بیش از پیش در فرهنگسازی برای حذف خشونت

از در و دیوار خانه ی خود بکوشد.


   خشونت فقط در آزار جسمی و روانی دیگران خلاصه نمی‌شود. در

باره ی آنچه خشونت خانگی خوانده می‌شود، بسیار دیده و شنیده‌ایم.

خشونت علیه زنان و کودکان و اقشار ضعیف جامعه را همه متهم

می‌کنند اما انواع دیگری از خشونت هم وجود دارد که روز به‌ روز

گسترده‌تر می‌شوند و مدام خود را بازتولید می‌کنند اما کمتر مورد توجه

و بحث قرار گرفته‌اند.


   خشونت می‌تواند پله‌ها و میله‌هایی باشد که در کوچه و خیابان رو به‌

روی ویلچرها سبز می‌شوند و ادامه ی حرکت را برایشان دشوار می‌کنند.

خشونت می‌تواند نگاه معنادار بعضی افراد به کفش‌های قرمز یک زن

جوان باشد. خشونت خودروی روباز طلایی پسر فلان مقام مسئول است

که اختلاف طبقاتی و ژن خوب صاحبش را به‌ رخ می‌کشد و می‌گذرد.

خشونت در جایی اتفاق می‌افتد که اگر پول نداری و بیماری، باید بمیری.

خشونت در سفره ی خالی پدربزرگی معنا می‌شود که پیش نوه‌هایش

شرمنده است و در جیب خالی کارگری معنا می‌شود که همسرش به‌

خاطر نداشتن صدهزارتومان پول، روبه‌روی چشم او جان باخته است.

خشونت یعنی پذیرش دانشجو با توصیه‌نامه ی عمو و عمه، یعنی

استخدام با توصیه‌نامه ی پدر و پدربزرگ، یعنی مهاجرت با رانت مادر و

مادربزرگ.


   خشونت یعنی نگاهی که جامعه ی مردسالار به زنان دارد و آنان را

جنس دوم می‌پندارد؛ نگاهی که حضور یک زن را فقط در کنار یک مرد به

رسمیت می‌شناسد و در برخی فضاها مانند ورزشگاه حتی با همراهی

یک مرد نیز او را نمی‌پذیرد.


   خشونت یعنی توقعی که جامعه ی مردسالار از مردان دارد، ‌طوری که

آنان را همواره قوی و مسئول حل مشکلات می‌داند و در عرصه ی زندگی

به بهانه مرد بودن تنهایشان می‌گذارد. خشونت در مردی تبلور پیدا می‌کند

که اجازه ندارد گریه کند، اجازه ندارد به‌راحتی از احساساتش حرف بزند

و اجازه ندارد کم بیاورد.


   خشونت این است که فقط خودت را قبول داشته باشی و خیال کنی

در جامعه جایگاهی بالاتر از بقیه داری. یعنی به دیگران از بالا نگاه کنی

و ظاهر و باطن و عقایدشان را به سخره بگیری، بی ‌آن که دلت بخواهد

یا قصد داشته باشی آنها را برای بهتر شدن یاری کنی.


   خشونت هر آن چیزی است که فضای رشد و پیشرفت را برای یک

گروه از جامعه تنگ کند، انسانیت و اخلاق را به چالش بکشد و عدالت

اجتماعی را زیرسوال ببرد.


                      خشونت‌های پنهان را دریابیم!

 


برچسب‌ها: خشونت, خشونت های خانگی, خشونت پنهان, مبارزه با خشونت
 |+| نوشته شده در  سه شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۸ساعت 10:49  توسط بهمن طالبی  | 

 

   خشونت خانگی به مانند پرخاشگری و تنش های خیابانی، محسوس

و آشکار نیست اما صورت غمگین فرزندان و مادران و کبودی های بر روی

صورت و بدن آنها مؤید واقعیت های تلخی است که در چاردیواری خانه ها 

و پشت درهای بسته رخ می دهد!


   عمده ی قربانیان خشونت های خانوادگی، زنان و کودکان هستند. زیرا

به پسران که مردان آینده خواهند بود، نیاموخته ایم که مردان آمده اند تا

روی این سیاره، آرامش و امنیت را معنا کنند. به آنها نیاموخته ایم که، 

هستند تا موجب امنیت و آرامش زنان و کودکان باشند. 

 

   خشونت خانگی صرفا" درگیری فیزیکی نیست بلکه رفتارهای بدبینانه،

حبس همسر یا فرزندان در منزل، اعمال محدودیت های شدید، فحاشی،

تهدید و ... از جمله ی آنهاست. 

   یکی از شاخصه ها و ویژگی های خشونت خانگی، پنهانی بودن آن

است یعنی افرادی که به آنها خشونت شده، با دغدغه ی حفظ آبرو،

مخفی کاری می کنند و دم فرو می بندند و آبروداری می کنند! و این

ضریب پنهان کاری در خشونت علیه زنان، بیشتر از خشونت علیه

فرزندان است.

   نکته ی دیگری که باید بدانیم این است که: اگر فرد پرخاشگر پس

از اعمال خشونت و گذشت زمان از رفتار خویش پشیمان شود، مهار

خشونت و بازگشت آرامش و ثبات به خانواده، و مدیریت پرخاشگری

آسان تر از حالتی است که هیچ پشیمانی و عذاب وجدانی در فرد

پرخاشگر وجود نداشته باشد. 

   در خصوص عوامل موثر در بروز خشونت، نمی توان یک عامل خاص را

عنوان کرد و در واقع مؤلفه های بسیاری اعم از روحی، روانی، جسمی،

ژنتیکی، محیطی، تجربیات شخصی و ... در بروز پرخاشگری موثر است.

اما فارغ از اینکه چه عواملی در بروز خشونت موثر است مهار و مدیریت

خشونت، اصل حائز اهمیتی است که با مشاوره و آموزش مهارت های

زندگی، محقّق و میسّر می شود.

   آموزش، تاثیرگذارترین مؤلفه در پیشگیری، مهار و رفع خشونت و

پرخاشگری محسوب می شود و باید به آموزش مهارتهای زندگی از

دوران مدرسه توجه ویژه ای شود. آموزش های مهارت های زندگی 

به دانش آموزان، بسیار نوید بخش و سازنده محسوب می شود زیرا

متضمن آرامش آینده ی جامعه است.


   خشونت خانگی، تبعات و عوارض مخرب در فرزندان، به عنوان وارثان

خشونت در آینده به جا می گذارد که بسیار نامبارک تر از التهاب و تنش

و سلب آرامش از کانون خانواده در زمان حال است. فرزندانی که در

خانواده های خشن و ناامن بزرگ می شوند، در مواجهه با فرزندان خود

و مسائل زندگیشان، خشونت می ورزند و نمی توانند با آرامش و

خردورزی مشکلات و دشواری ها را چاره کنند. 

 

 


برچسب‌ها: آسیب های اجتماعی, خشونت, خشونت خانگی, خشونت بر علیه زنان
 |+| نوشته شده در  شنبه بیست و یکم دی ۱۳۹۸ساعت 19:0  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا