متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 

دریاچه آرال که زمانی همچون نگینی از فیروزه، مرز ازبکستان و قزاقستان را جلوه می بخشید، اکنون به بیابانی خطرناک تبدیل شده است!

قبل از دهه‌ی ۱۹۶۰، چهارمین دریاچه‌ی بزرگ زمین کیلومترها گسترده بود. اما تا سال ۲۰۱۵ بیشتر این سطح درخشان به گستره‌ا‌ی خشک و متروک تبدیل شد و جدیدترین بیابان دنیا را به‌وجود آورد. این اتفاق بر حیات بیش از سه میلیون نفر که در پیرامون دریاچه زندگی می‌کنند، اثراتی هولناک دارد.

دریاچه آرال زمانی ۶۸ هزار کیلومتر مربع وسعت داشت، اما اکنون فقط حدود هشت کیلومتر مربع آب از آن باقی مانده و بستر خشک دریاچه به بیابان آرال‌قوم(آرالکوم) تبدیل شده است.

ابراهیم تیاو، دبیر اجرایی کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با بیابان‌زایی، خشک‌شدن دریاچه آرال را یکی از بزرگ‌ترین فاجعه‌های زیست‌محیطی در جهان خواند. مطالعات نشان داده‌اند نابودی دریاچه آرال گرد و غبار جوی منطقه را بین سال‌های ۱۹۸۴ تا ۲۰۱۵ دو برابر کرده و از ۱۴ میلیون تن به ۲۷ تن رسانده است.

بستر خشک شده دریاچه که در هوا پخش می شود سبب کاهش کیفیت هوا را در شهرهای اطراف شده و حتی در فاصله‌ی ۸۰۰ کیلومتری نیز تاثیر آن به چشم می‌خورد. این گرد و غبار همچنین باعث تسریع ذوب یخچال‌ها می‌شود و بحران آب در منطقه را تشدید می‌کند.

طوفان‌ها، نمک‌های مضری را که در بستر خشک‌شده‌ی دریاچه قرار دارند، به مناطق دورتر می‌برند. این نمک‌ها باعث از بین رفتن محصولات کشاورزی در فاصله‌های خیلی دور می‌شوند و آب آشامیدنی را آلوده می‌کنند.

گرد و غبار آرال‌قوم سمی‌تر از گرد‌وغبار سایر بیابان‌های منطقه است؛ زیرا شامل موادی شیمیایی است که از آزمایش‌های تسلیحات شیمیایی در اتحاد جماهیر شوروی به جای مانده و همچنین مملو از کودها و آفت‌کش‌هایی است که از فعالیت‌های کشاورزی حاصل شده اند،

بین دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰، رودخانه‌های آمودریا و سیردریا که آب را از کوه‌ها به دریاچه آرال می‌آوردند، تغییر مسیر داده شدند تا برای آبیاری مزارع وسیع پنبه در اتحاد جماهیر شوروی استفاده شوند. این زمین‌ها مساحتی حدود ۷ میلیون هکتار داشتند. آبیاری وسیعی که از آن زمان به شکل‌های مختلف ادامه داشت، باعث شد دریاچه سریعاً کوچک و درنهایت به دو تکه تقسیم شود. درنتیجه‌ی این تغییرات، جزایر دریاچه به سواحل اطراف آن وصل شدند.

غلظت نمک در آب باقی‌مانده به حدی افزایش یافت که از سطح نمک آب اقیانوس هم بیشتر شد. این وضعیت باعث نابودی بیشتر موجودات بومی در دریاچه و فروپاشی اکوسیستم محلی شد و وسیله‌ی امرار معاش بسیاری از مردم را از بین برد. قایق‌های ماهیگیری زنگ‌زده‌ای که اکنون در شن‌های خشک پراکنده‌اند به خوبی این واقعیت را نشان می‌دهند.

مواجهه با گرد‌ و غبار باعث بروز مشکلات سلامتی در بزرگسالان و کودکان منطقه شده و افزایش نقایص مادرزادی را به دنبال داشته است. برای مقابله با گرد‌وغبار سمی، دولت‌های منطقه در تلاش‌اند بستر خشک‌شده‌ی دریاچه را با گیاهان پوشش دهند و دانشمندان محلی در جستجوی گیاهانی هستند که تحمل شوری را داشته باشند.

آنچه برای دریاچه آرال رخ داده، فاجعه‌ای تکرارنشدنی نیست که دیگر کشورها بتوانند آن را نادیده بگیرند. دریاچه ارومیه در کشور خودمان وضعیت تقریباً مشابهی را تجربه کرده و تکرار این وضع در نقاط مختلف جهان نیز به چشم می‌خورد. دریاچه‌ها و منابع آبی دیگر در مناطقی مانند آفریقا، خاورمیانه، اروپا، استرالیا و ایالات متحده به دلیل کشاورزی صنعتی و تغییرات اقلیمی درحال خشک‌شدن هستند!

به خود بیاییم پیش از آنکه خیلی دیر شود!


برچسب‌ها: دریاچه آرال, سیحون و جیحون, خشک شدن دریاچه ها, دریاچه ارومیه
 |+| نوشته شده در  یکشنبه بیست و یکم بهمن ۱۴۰۳ساعت 10:59  توسط بهمن طالبی  | 

به سوی تو... به شوق روی تو

به سوی تو

به شوقِ روی تو…

به طرفِ کوی تو...

سپیده‌ دم آیم

مگر تو را جویم

بگو کجایی…

نشانِ تو؛ گه از زمین

گاهی ز آسمان جویم!

ببین چه بی‌ پروا؛ ره تو می پویم!

بگو کجایی…

کی رود رخِ ماهت؛ از نظرم؟ نظرم…

به غیر نامت؛ کی نامِ دگر ببرم

اگر تو را جویم

حدیثِ دل، گویم

بگو کجایی…

به دستِ تو دادم؛ دلِ پریشانم

دگر چه خواهی…

فتاده ام از پا

بگو که از جانم؛ دگر چه خواهی…!

یک دم از خیالِ من؛ نمی روی ای غزال من

دگر چه پرسی؛ ز حالِ من

یک دم از خیالِ من؛ نمی روی ای غزال من

دگر چه پرسی؛ ز حالِ من

تا هستم من

اسیرِ کوی توام

به آرزوی توام

اگر تو را جویم

حدیثِ دل گویم

بگو کجایی…

به دستِ تو دادم؛ دلِ پریشانم

دگر چه خواهی…

فتاده ام از پا

بگو که از جانم؛ دگر چه خواهی…!


برچسب‌ها: کوروس سرهنگ زاده, مجید وفادار, عبدالله فاطمی, تصنیف های سرزمین مادری
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه هفدهم بهمن ۱۴۰۳ساعت 7:29  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا