متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 

 

   فریبرز رییس دانا، دوره ی کارشناسی اقتصاد را در دانشگاه تهران

گذراند و دوره ی کارشناسی ارشد را در رشته ی «اقتصاد سنجی»

در دانشگاه ملی خواند و سپس در مدرسه ی اقتصاد لندن، دکترای

خود در «اقتصاد و علوم سیاسی» را دریافت کرد، و چنانکه خود

می گفت به میراث تئوریک مارکس باور داشت.

   علاوه بر پژوهش های متعدد، تالیفات و ترجمه ها، در دوره‌هایی در

دانشگاه های تهران، ملی، و علوم بهزیستی و توانبخشی ایران به

تدریس مشغول بود.

   رییس دانا همچنین به دلیل مواضع انتقادی و سیاسی خود بارها از

سوی نهادهای امنیتی حکومت ایران احضار و بازجویی شده و به زندان

افتاده بود.

   او نویسنده ی بیش از 15 جلد کتاب درباره ی مسائل اقتصادی و

سیاسی بود که از آن میان می‌توان به «آزادی و سوسیالیسم»،

«اقتصاد سیاسی توسعه» و «منش روشنفکری» اشاره کرد.

   رییس دانا علاوه بر فعالیت تخصصی در زمینه ی پژوهش و تدریس

در رشته ی اقتصاد، به فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، ادبی و

مطبوعاتی‌ نیز می‌پرداخت و در جریان‌های روشنفکری در ایران در

حوزه ی دموکراسی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم قلم می‌زد.

   یک بار در 28 آذرماه 1389 پس از گفتگویی با تلویزیون BBC در مورد

طرح هدفمندی یارانه‌ها، بازداشت شد و به اتهام تبلیغ علیه نظام به

یک سال حبس تعزیری محکوم شد که یازده ماه آن را در اوین تحمل

کرد.

 

 

   به نوشته ی احمد زیدآبادی، روزنامه نگار، فریبرز رییس دانا «مردی

پرشور و صریح و عدالت‌خواه، با کلامی رسا و قدرتمند بود و برای

بحث و گفتگو، ذهنی باز و آماده داشت».

   رییس دانا، در گفت‌وگویی با همان شور و حرارت همیشگی‌اش

خود را چنین توصیف کرد: "یک اقتصاددانِ نظریه‌پرداز آشنا با فلسفه"

و بلافاصله توضیح می‌دهد که "فیلسوف عملی" با این تاکید

همیشگی‌اش به توده‌ها؛ "فیلسوف زندگی توده‌هام".

   این اقتصاددان چپگرای ایرانی در تمام سال‌هایی که بسیاری از

باورمندان به سوسیالیسم یا گرایش‌های دیگر از چپ ملاحظات و

نگرانی‌هایی برای ابراز باور و اندیشه خود داشتند، میدان‌دار دفاع از

ایده‌ها و باورهای سوسیالیستی بود.

   او سوسیالیسم را نه یک "آرزوی خطاطی شده و قاب گرفته بر

دیوار" که "جوانه‌های اعتراض نسبت به نظم موجود به سرمایه‌داری"

می‌نامید.

   اما رییس دانا، شهرتش را تنها مدیون دفاع پرشور و بی‌ سانسورش

از ایده های اقتصاد سوسیالیستی نیست. او مترجم و نویسنده‌ای

عضو کانون نویسندگان ایران بود که هرگز حضور در جامعه به عنوان

فعال مدنی را وانگذاشت.

   کم نیستند کسانی که رییس دانا را نه از بابت اقتصاددانی او که از

حضور پررنگش در گردهمایی‌های معترضان، تجمعات دگراندیشان و

منتقدان به یاد می‌آورند.

 

 

   میدان‌داری رییس دانا در تشییع پیکر احمد شاملو، سخنرانی‌اش در

آیین خاکسپاری محمدجعفر پوینده و محمد مختاری، قربانیان قتل‌های

زنجیره ای و سالگردهای خاوران تنها چند قاب‌ برجسته و برجای مانده

از حضورش در بطن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دهه‌های

اخیر و مسئولیت پذیری او در قبال این تحولات است.

 

   رییس دانا در تمام چهار دهه ی گذشته تحت فشارهای امنیتی با

محدودشدن فعالیت‌های دانشگاهی و پژوهشی خود روبرو بود.

   رییس دانا در مواجهه با پدیده‌های مختلف داخلی و خارجی، از

منظر خاص خود می‌نگریست بی آنکه هراس آن را داشته باشد که

از هر سو متهم به هواداری از این یا آن شود. مثلا" در توصیف

برنامه ی هدفمندی یارانه‌ها آن را فشردن گلوی کارگران و زحمتکشان

و حمله ی همه‌جانبه به سفره ی خالی آنان نامیده بود. 

نقد همیشگی اش به سرمایه داری و امپریالیسم، یا دفاع مداومش

از مردم فلسطین، گاه چنین می‌نمود که باورهای رییس دانا به

سیاست‌های رسمی کشور تنه می زند و بهانه‌ای می شد برای

آنها که از منظر راست گرایی لیبرال منتقدش بودند، اما هم زمان

نقد رییس دانا به سیاست‌های حاکمیت در حوزه ی حقوق‌بشر،

حقوق کارگران، حقوق زنان و دفاع تمام عیارش از آزادی‌های

اساسی، خط بطلانی بر این کنایه می کشید. 

   فریبرز رییس دانا در بیان نقدهای خود به سیاست‌های اقتصادی

حاکمیت که گاه سیاست‌هایی چپ گرایانه نامیده می شد بر غایب

بودن بیش از سه دهه ای خود و همفکرانش از پست‌های مدیریتی،

دولتی و حکومتی و ممنوعیت حضورشان در نظام تصمیم گیری و

تصمیم سازی اشاره می کرد. او اقتصاد ایران را قطعا و "بی برو و برگرد"

یک "اقتصاد سرمایه داری" می دانست که به گفته ی او برای حیات

خود نیاز به "انباشت مداوم سرمایه با استفاده از بهره کشی طبقه ی

کارگر" دارد. در عین حال مبارزه ی طبقاتی را تقدیر سوسیالیست‌ها

می‌دانست و تاکید می کرد که از این مسیر، راه گریزی نیست.

   با این حال اقتصاددانان راست گرا و لیبرال، دیدگاه اقتصادی او را

دیدگاهی غیر قابل اجرا می‌دانستند یا در بهترین حالت با یادآوری

نمونه‌های شکست خورده دولت‌های کمونیستی همچون نظام

شوروی سابق و کشورهای اقماری آن، حاکم شدن دیدگاه‌های

اقتصادی رییس دانا را، درگیر شدن کشور به آن تجربه ها می‌دانستند.

 

   صداقت، شهامت در بیان اعتقادات و باورها، حضور همیشگی او در

میان زحمت‌کشان، پژوهش در حوزه‌های آسیب‌های اجتماعی و

ادبیات از مهم‌ترین ویژگی‌های منحصر به فرد او بود. تحقیقات او در

حوزه ی آسیب‌شناسی اجتماعی و به ویژه پژوهش‌هایش در حوزه ی

اقتصاد مواد مخدر و شبکه ی آن در ایران، فعالیت‌هایی یگانه بوده‌اند. 

   فریبرز رییس دانا که چند ماهی گرفتار مبارزه با بیماری بود، امروز

(26 اسفند 98) شش روز پس از ابتلا به کرونا، در بیمارستانی در 

تهران درگذشت و آرزوهای ناتمامش برای رفع بی‌عدالتی و تبعیض،

آموزش و بهداشت همگانی و رایگان ناتمام ماند.

 


برچسب‌ها: فریبرز رییس دانا, احمد شاملو, محمدجعفر پوینده, محمد مختاری
 |+| نوشته شده در  دوشنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۸ساعت 22:45  توسط بهمن طالبی  | 
 

   به گفته برخی از اعضـای «کانـون نویسنـدگان ایـران»، مـأمـوران پلیس و

نیروهای امنیتی از برگزاری جشن پنجاه سالگی این کانون جلوگیری کردند.

   رضا خندان مهابـادی، نویسنـده و عضـو هیئت دبیران کانـون نویسنـدگان،

جمعه چهارم خرداد به کمپین حقوق بشر در ایران گفت که نیروی انتظامی

پیـش از بـرگـزاری مـراسـم جشـن بـه مـحل گردهمایی حملـه کـرد و مانـع

تشکیل جلسه شد. او در ادامه اضافه کرد که از آنجا که در امـاکن عمومی

سالنی به کانون نویسندگان ایران نمی‌دهند،اعضای کانون قصد داشتند در

یک خانه مراسمـی به مناسبت پنـجاه سالگـی تشکیل کانون برگـزار کنند،

اما نیروهای پلیس و مأموران وزارت اطلاعات ساعـاتـی پیش از آغاز برنامـه

خیابان را بستند، خانه را تفتیش کردند و وسایل را بردند.

 

 

   کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ و با انگیزه ی دفاع از آزادی بیان و

مقـابلـه با سانسـور تشکیـل شـد. سیـاوش کسـرایـی، داریـوش آشـوری،

سیمین دانشور، محمود اعتمادزاده (به‌آذین)، نادر نادرپور، اسماعیل خویی

و احمد شاملو تعدادی از نخستین اعضای هیأت دبیران کانون بوده‌اند.

   این کانون در طی پنـج دهـه ی تـأسیس خود همـواره با محدودیـت های

شدید روبرو بوده است و اعضای آن با برخورد امنیتی مواجه بوده‌اند.

   تعدادی از اعضای کانون نویسندگان پس از تغییر قدرت سیاسی در سال

57 با زنـدان و اعـدام سیـاست شدند و در دهـه ی هفتـاد برخی از آنها به

قتل رسیدند که در این بین، قتل محمد جعفـر پوینـده و محمـد مختـاری به

دست مـأمـوران وزارت اطلاعـات، تاییـد شد.

 


برچسب‌ها: کانون نویسندگان ایران, محمد جعفر پوینده, محمد مختاری, سعیدی سیرجانی
 |+| نوشته شده در  شنبه پنجم خرداد ۱۳۹۷ساعت 23:59  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا