متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 

 

                                      مانی و دین او

 

   آيين عمده‌ای را كه پس از تعاليم زرتشت در ايران ظهور كرد،دين مانی

دانسته‌اند. اين آيين را در زبان های ديگر به چند نام می خوانند. 

(Manes /Manichaeus /Manichaeism /Manichaen) كسانی می گويند

كه رسم «فوتومانی» در عصر خدايان (اساطيری) در ژاپن، از اين آيين و

نام آن برآمده است. (Futomani، گونه‌ای راه پيشگویی در ژاپن باستان،

با در آتش نهادن تيغه ی استخوان كتف گوزن نری كه پيش تر خط و

نشان هایی بر آن ترسيم شده بود. به تناسب نما و نگاره ی تركيدن

اين استخوان در آتش، خوب يا بد برآمدن فال دانسته می شد.)


   مانی پيامبر (215 تا 276 میلادی) در سده ی سوم ميلادی 

می زيست، و در اوايل روزگار پادشاهی شاپور اول ساسانی (كه در

سال 242 يا 243 برنشست) نام و آوازه يافت و در دربار نفوذ پيدا كرد،

اما پس از چندی شاپور با او بی مهر شد و او را راند، و مانی به هند

و تبت و چين رفت و آيين خود را در اين سرزمين‌ ها تبليغ كرد.


   مانی در سال 272 ميلادی (پس از درگذشتن شاپور) به ايران

بازگشت و هرمزد جانشين شاپور وی را گرامی داشت. از آن پس، مانی

 آيين خود را بيشتر ميان مسيحيان بين النهرين تبليغ و ترويج می كرد،

و اصول و تعاليم مانوی كه او بنياد نهاده بود به زودی پيروان بسيار يافت.

   آيين مانوی تلفيقی از عقايد زرتشتی و عيسوی (و بودایی و يونانی)

است، و اصول عقايد آن همانا تركيب عالم از دو عنصر و سفارش به

پرهيز از لذات دنيوی است. مانی با اين انديشه كه جهان درگير مبارزه ی

نيكی و بدی است كه به پيروزی نهایی نيكی می انجامد، ميانه‌ ای 

نداشت؛ و بر آن بود كه بنياد عالم بر خوبی و بدی هر دو است و عالم

از دو عنصر روشنی و تاريكی پيدا آمده، اما آرزو و اميد اين است كه

سرانجام روشنی از تاريكی جدا شود و جهان روی آرامش ببيند. مانی

 (چون وظيفه ی انسان را تهذيب نفس می دانست تا تاريكی را از خود

دور سازد، پس) لذات دنيا مانند ازدواج را برای معتقدان نمی پذيرفت،

و گفت كه تكثير مردم منشاء بدی است.

   پس از شاپور، هرمز پادشاه شد و او پس از چند ماهی درگذشت و

برادرش، بهرام اول (274 تا 277 میلادی) با مانی سخت دشمن بود و

سرانجام مانی را به اتهام الحاد از ميان برداشت. پوست تن او را كندند

و با كاه انباشتند و بر دروازه ی زندان شهر گندی شاپور (شهری كه شاه

شاپور نزديك كازرون در ايران بنياد كرد، و امروزه ديگر برجای نيست) به

نمايش گذاشتند. هنوز هم در آن سرزمين جایی كه «دروازه ی مانی»

خوانده می شود مانده است.


   اين شيوه اعدام (كشتن و كاه در پوست كردن و به دار آويختن) را

گويا درباره ی والرين، امپراتور روم هم كه اسير لشكر ايران شده بود

به كار بردند. 


   آيين مانی با كشته شدن بنيادگر آن از ميان نرفت، و در گذر چندين

قرن در عالم پراكنده شد و تا بابِل و روم و فرنگ هم گسترش يافت. از

سوی شرق نيز در سمرقند و آسيای ميانه، چين و تبت منتشر شد.

در اسناد يافته شده در حفاری خاك ايالت شينچو در چين شواهدی

 هست در اثبات منتشر شدن اين آيين در اينجا. اگوستین مقدس،

 پيش از پذيرفتن دين مسيح، چند سالی پيرو آيين مانی بود. 

   (Saint Augustin  كه در سال های 350 تا 430 میلادی می زيست.

پس از جوانی پرحادثه ای که داشت، بر اثر موعظه ی سنت آمبروآز

Saint Ambroise هدايت شد و از مشهورترين آباء كليسای لاتينی 

گرديد. آثار عمده ی او عبارت اند از: شهر خدا و اعترافات؛ آگوستین، 

حكيم الهی، فيلسوف، و عالم اخلاقی بود، و می كوشيد كه نحله ی

افلاطونی را با معتقدات مسيحی و عقل را با ايمان موافق سازد.) 

 

   مسيحيت و اسلام از مانويت اثر پذيرفت، اما امروزه خود اين آيين ديگر

پيروانی ندارد.

 

                                     آیین های دیگر

 

   مدارا و تساهل با پيروان آيين يهود و دين مسيح در اين نواحی (ايران  

و پيرامون آن) مرسوم است. يهودی در ايران به خصوص در ميان عتيقه‌

فروشان بسيار است. كلدانيان يا ارامنه ی مسيحی هم هستند. كسانی

از اينان دنباله‌ روی مذاهب كاتوليك رومی، و شماری از آنها پيرو مسيحيت

يونانی (ارتدوكس) و عده‌ای اهل ديگر مذاهب عيسوی مطلوب خود

هستند. اين مطالب را كه خواننده می داند باز برای تاكيد ياد كردم.

   بيرون از اين دين‌ها، فرقه‌ ی بهایی است. اين آيين را در ميانه ی سده

نوزده، فرزند خانواده ی بازرگانی از شيراز به نام «بهاء» بنياد كرد. او

هنگامی كه فقط بيست و پنج سال داشت مدعی شد كه از سوی

خداوند به او وحی شده است، و خود را پيامبر خواند و در همه ی

زندگی اش دچار آزار و محنت بود. اين آيين نوساخته امروز در دنيا منتشر

شده و تبليغ گسترده می شود و همه جا پيروانی يافته است؛ اما در

خاستگاهش، ايران، چندان شكوفا نيست، و گمان دارم كه گروندگانش

پنهانی به آيين و آداب خود رفتار می كنند. اما در واقع مؤسسه‌ های 

آموزشی، مانند مدرسه ی متوسط، كه معمرين بهایی بنياد كرده‌اند،

هست. پيداست كه بهائيت آیینی شكوفا نيست، اما نفوذ بسيار دارد.

 


برچسب‌ها: دکتر هاشم رجب زاده, آکی یو کازاما, آیین مانی, تساهل دینی در ایران
 |+| نوشته شده در  شنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۸ساعت 18:57  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا