|
متوسطه دوم و درس های ناگفته!
|
||
|
فقط از فهمیدن توست که می ترسند |
... پس چرا خون شـهـدای راه آزادی را بی خود ریـختـیـد؟! چرا مردم را
به کشتن دادید؟ می خواستید از روز اول بیایید بگویید که ما دروغ گفتیـم
و مشروطـه نمی خواستیم. یک ملـتـی است جاهـل و باید با چماق آدم
شود! اگر مقصود این بود چرا بیست سال رنـج بـردیـم؟ ولی مقـصـود این
نبـود، هـدف این بود که مـا خودمـان را در عـرض ملـل دنیـا و دولـت هـای
متمدن آورده،بگوییم از آن استبداد و ارتجاع، گذشته و حکومتی مشروطه
داریم.
از نطق دکتر مصدق در مجلس شورای ملی
نهم آبان 1304
برچسب‌ها: دکتر محمد مصدق, میرحسین موسوی, مشروطه یا استبداد, انقلاب مشروطه
در حقیقت در تاریخ بیش از سه جبهه ی جنگ وجود ندارد: قاسطیـن یا
قدرتهای آشکار ضد مردم، ناکثین یا دوستان نیمه راه و خیانتکار، و مارقین
یا متعصبانِ قربانیِ جهل و بازیچگان جور!
قاسطین؛ جبهه ی ضد آزادی اند.
قـاسـط به معنـی جابـر و ستمکـار و عـدول کننـده از حق، استثمـارگـر،
دشمن قسط و عدل است. قاسطین آشکار به دشمنی با آزادی و حقوق
مردم می پردازند. زر پـرست و زور پـرست اند. متـجاوز و مستبد و منفعت
طلب اند. جبهه، جهت و روش و گذشته و شعارشان معلوم است. در یک
کلمه همان دشمن رویاروی مردم اند.
رهبرانی که با استعمـار خارجی یا دشمن رویـاروی داخلی که مردم را
به بنـد کشیـده، مبـارزه می کننـد؛ در حال مبـارزه با قـاسطیـن هستنـد.
قاسطین جبهه ی ضد آزادی اند.
ناکثین؛ جبهه ی ضد عدالت اند.
نـاکث در لغت به معنـی پیـمـان شکـن است. ناکثیـن تمـام دوستـان و
همرزمـان نیمه راهـی هستنـد که در وسط راه به خاطـر منافـع شخصی،
ناگهـان ایسـت کرده، عقب گرد کرده، یا ضـربـه می زننـد. انگیـزه ی آنـان
کسب جاه و مال و مقـام است. سخنـان امـام در باره ی عدل و مساوات
بیشتر متوجه آنهاست. ناکثین جبهه ی ضد عدالت اند.
مارقین جبهه ی ضد آگاهی اند.
مارق در لعت به معنی جَستنده از کمان است. مارقین کسانی اند که
در اثر اشتباه، بداندیشی، بی شعوری، کج فهمی، تعصب یا کم آگاهی،
تبلیغات و شایعه پردازی قاسطین یا ناکثین، شرایـط نامناسب اجتماعـی
و جو مسموم فکری که دشمنـانِ مـردم در جامعـه ایـجاد کرده اند، از راه
درستـی و درسـت انـدیشـی و صـواب خارج مـی شـونـد، و آلـت دسـت
دشمنان خود و مـزدور بی مزد آنهـا می شونـد. بدون این که آگاه باشند،
کم کم از مسیر حقیقت خارج می شوند.
رهبـرانـی کـه بـرای آگـاهـی بـخشـی به مـردم و بـیـداری آنهـا تـلاش
می کنند، همواره با تـوده ی ناآگاه و بی تمیـز که تحت تأثیـر دشمنـان و
تبلیغـات آنان هستند، دست و پنـجه نـرم می کنند؛ زیرا این جمـاعت به
دلیل نداشتن قدرت تحلیـل، آلت دست دشمنـان خود قرار گرفتـه و علیه
انسانـی که در راه بیـداری و نجات آنها، زندگـی و حتی جان خود را وقف
کرده است، اقدام می کنند.
برچسب‌ها: مولا علی علیه السلام, سه جبهه ی ضد حقیقت, مارقین ناکثین قاسطین, مسیر شیعه در تاریخ
یک نانوا از هر بسته آرد 6 نان درست می کنـد و مقداری از آرد باقـی
می ماند. باقی مانده ی هر 7 بسته آرد به اندازه ی یک بستـه آرد کامل
است. او با 62 بسته آرد حداکثر چند نان می تواند بپزد؟
372 414 434 496
برچسب‌ها: معما و سرگرمی
فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم
بـنـده ی عشقــم و از هر دو جهــان آزادم
برچسب‌ها: حافظ شیرین سخن, بنده ی عشق
به همان اندازه که دوستان علی ما را یـاری می دهند تا «علی» را به
درستی بشناسیم، دشمنان او نیز در این راه کمک کننده اند. چهره های
پلید اینان است که نقش بزرگی داشته اند تا چهره ی پاک علی در تاریخ
نمـودار گردد؛ آنچنـان که سیـاهـی، سپیـدی را جلـوه می دهد. توحید را
کسی می تواند فهمید که بداند شرک چیست.
دکتر شریعتی در باره ی «جبهـه ی ضد حقیـقت» در طول تاریـخ بشـر
می گوید اگر چه حقیقت در روزگاران مختلف دشمنان رنگارنگی داشته و
از پایگاه هـای متعـددی مـورد حملـه قـرار گرفته است، ولی به طور کلی
این دشمنان را می توان به سه دسته یا به سه جبهه تقسیم کرد:
اگر حقیـقت را یک شـخص فـرض کنـیـم و
همه ی دشمنی هایی را که با وی ممکن
است بشـود، پیش بیـنـی کنیـم، خواهیـم
دید این شـخص از سه جبهـه ممکن است
مورد هجوم قرار گیرد:
دشمن آشکار حقیقت (قاسطین)
بی شعور حقیقت نشناس (مارقین)
حق شناس خیانت کار (ناکثین)
علیه حق پرستـی و مسئـولیـت حق پرست، دشمن چهارمی وجود
ندارد!
و عجیب این است که تمـامـی این دشمنان، از همه رنگ، از همه ی
این پایگاه های گوناگون بر امـام تاخته انـد. از این روست که می گوییم
«زندگی علی زندگی یک انسان نیست، اساسا" زندگی انسان است؛
یک تاریخ است، همـه چیـز در آن مـی یـابـی، هیـچ چیـز نیسـت که در
زندگی این تنها مرد روزگار پیدا نکنی!مردی که زمین همه ی رنج هایی
را که برای بخشندگان روشنایـی، آزادی و عدالـت در چنته دارد، یک جا
بر جان لطیف او ریختـه است؛ تا از او که خوشبخت ترین فـرزنـد تقـدیـر
است، انتقام گیرد!»
برچسب‌ها: مولا علی علیه السلام, جبهه های حق و باطل, جاذبه و دافعه, سه جبهه ی ضد حقیقت
12 کارگر قـرار بود کاری را در مـدت 18 روز تمام کنند، امـا پس از انجام
ثلث کار 3 کارگر حاضر به ادامـه ی فعالیـت نشدنـد. با وضعیت جدید، کل
کار چند روزه انجام می شود؟
20 21 22 24
برچسب‌ها: معما و سرگرمی
کوله بران سردشت؛آبی مثل آسمان،قرمز مثل خون
برچسب‌ها: اقتصاد ملی, تلاش معاش, استعمارگران خارجی و استحمارگران داخلی
میان آنچه اندیشیده می شود و گفته نمی شود،
و آنچه گفته می شود و اندیشیده نمی شود،
چه بسیار عشق که از دست می رود!
ایرج شهبازی
برچسب‌ها: میرحسین موسوی, دکتر ایرج شهبازی
پس از رحلت رسول خدا، علیرغم خواست صریح آن حضرت که مبتنی بر
وحی بود، دستـه ای از مـردم گفتنـد که عـده ای از صحابـه و پیـرمـردهـا و
سابقه دارهای مسلمان،راهی را رفته اند و نمی توان گفت که آنها اشتباه
کرده اند،و نظر آنها را در مورد جانشین پیامبر باید پذیرفت. اما گروهی دیگر
از مردم این نظر را برنمی تابیدند و می گفتند که فرمان پیامبر سلیقه بَردار
نیست و باید به آن گردن گذاشت.
مطهری در «جاذبه و دافعه علی» می گوید: شیعه بسیاری از صحابه ی
پیـامبـر را مـورد انتقـاد قـرار می دهـد ولـی اهل سنـت به هـر کس که نام
«صحابی» دارد با خوشبینی افراطی عجیبی می نگرد و می گویند:صحابه
همه عادل و درستکار هستند و با استناد به روایت «انما الائمه من قریش»
می گویند اسلام در قانون گذاری خود،در مورد خلافت و امامت، پیش بینی
خاصی نکرده، بلکه امـر انتخاب زعیـم را به خود مـردم واگـذار کرده است و
حداکثر این است که از قریش انتـخاب شود. در مقابل دستـه ی دیگر یعنی
شیعیان می گفتند: شخصیـت ها تا آن وقـت در نزد مـا احتـرام دارند که به
حقیقت احترام بگذارند، ... مـا طرفدار اصولیـم نه طرفدار شخصیت ها .
در واقع روح آنها روحی بود که اصول و عقاید بر آن حاکـم بود نه اشخاص
و آدم ها. این موضـوع در کلام امـام علـی نیز متبلـور شده است که حق و
بـاطـل را با میـزان قـدر و شخصیت افـراد نمـی شود شنـاخت، و اشـخاص
نیستند که مقیاس حق و باطل قرار گیرند، بلکه این حق و باطل است که
باید مقیاس افراد و شخصیت ها باشد.
مسیر تشیـّع در تاریـخ نیز «تشخیـصِ حقیقـت» و تعقیب آن است که از
بزرگ ترین اثرات این شیوه، «جذب و دفع» است.
پس همان طور که گفتیم همه ی شیعیـان و در رأس همه، امـام آنان از
دو قوه ی جذب و دفع برخوردارند:
جذب حقیقت و دوستداران آن یعنی جبهه ی حقیقت؛
و دفع زر و زور و تزویر و جبهه ی ضد حقیقت.
برچسب‌ها: مولا علی علیه السلام, جبهه های حق و باطل, جاذبه و دافعه, جانشینی پیامبر
اینگمار برگمن
پیر شدن مثل بالا رفتن از کوه است؛
هر قدر بالاتر می روی،
توانت کمتر می شود،
اما افق دیدت وسیع تر می گردد.
برچسب‌ها: اینگمار برگمن, شناخت, افق دید, پیری
در دوره ی بیست و پنج ساله ی خلفای سه گانه:
مقصود از سکوت، ترک قیام و دسـت نبردن به شمشیـر است، و الا امام
از طرح دعوی خود و مطالبه ی آن و از تَظلّم در هر فرصت مناسب خودداری
نکرد. این سکوت او ناشی از اضطرار و بیچارگی نبود، بلکه او از میان دو کار،
بنا به مصلحت یکی را انتخاب کرد که شاق تر و فرساینده تر بود. سکوت او
از ترس مرگ نبود، بلکه به آن خاطـر بود که قیام و شهـادت در آن شرایط را
به زیان اسلام می دید، نه به نفع آن.
...دیدم صبر بر همین حالت طاقت فرسا عاقلانه تر است، پس صبر کردم
در حالـی که خاری در چشـم و استـخوانـی در گلـویـم بود ... اگر بیم وقـوع
تفرقه میان مسلمـانـان و بازگشت کفـر، و تباهـی دین نبود، رفتار من نیز با
غاصبـان طـور دیگـری بود ... برای ما سلامـت اسلام و اینکه اساس اسلام
باقی بماند از هر چیز دیگر محبوب تر و با ارج تر است.
مجهول ترین حق علی - حتـی در میان اکثریـت شیعیـانش - حقی است
که در قِبال وحدت اسلامی دارد ... علی قربانـی این وحدت شد. علی حق
بزرگ خویش را، وصایت خویش را،امامت خویش را، ولایت خویش را، زندگی
خویـش را و حتــی آیـنــده ی خانـدان خویـش را، همـه را قــربــانــی کرد تا
«وحدت» از هم نپاشـد؛ تا یاران پیـامبـر پس از مرگ رهبـر خویـش، همچون
بسیاری از نهضت ها و انقلاب ها، بر سر تقسیم قدرت، به جان هم نیفتند.
تا این امت جوان و اندک، که با بیست و سـه سال جهاد و رنـج جان گرفتـه
است، در کشمکش های داخلی و بازی های سیاسـی بی جان نشود ...
تا این مدینه ی کوچک که تنها پایگاه اسلام در روی زمین به شمار می رود،
ناگهان در برابر توطئه هـای داخلـی و دشمنـان خامـوش و تسلیـم شده ی
قبـایل بدوی در برابر قدرت ها ی زخم خورده ی رومـی و ایرانـی، متلاشی
نشود.
«ابـن ابـی الحدیـد» از «کلبـی» نقل مـی کنـد که امـام قبل از آن کـه به
سوی بصره برود، فـرمود: قـریـش پس از رسـول خدا، حق ما را گرفـت و به
خود اختصاص داد. دیدم صبر از تَفرّق کلمـه ی مسلمین و ریختـن خونشـان
بهتـر است. مـردم تازه مسلمـان شـده انـد و «دین» مثل مَشکـی که تکان
داده می شود، کوچک ترین سستی آن را تباه می کند و کوچکترین فـردی
آن را وارونه می نماید.
برچسب‌ها: مولا علی علیه السلام, بیعت با امام علی, خلفای سه گانه, جانشینی پیامبر
ابزارهای شناخت، شناخت را برای ما میسر می کند.شناخت به مـا جهان بینی می دهد. جهان بینی، ایدئولوژی یعنی بایدها و نبایدها را معلـوم می کند؛ و این جاست که پای عمل به میان می آید.
|