متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 

 

   فیلون، حکیم یونانی اسکندرانی که در قرن اول میلادی می زیست

نقل می کند که کالیگولا ــ امپراتور خونخوار روم ــ می گفت همان طور

که چوپان بر گوسفندان خود برتری دارد، رهبران نیز بر ملت های خود

برتری دارند؛ و بعد هم از استدلال خود نتیجه گرفته که رهبران و حکام،

نظیر خدایان و رعایا، نظیر چهارپایان می باشند!

   گرسیوس، از سیاست مداران و مورخین هلندی که در زمان لویی

سیزدهم در پاریس به سر می برد و در سال 1625 کتابی به نام «حق

جنگ و صلح» نوشته است قبول نداشته که قدرت رؤسا، برای آسایش

مرئوسین ایجاد شده است؛ برای اثبات نظریه ی خود وضعیت غلامان

را شاهد آورده و نشان می دهد که بندگان برای راحتی اربابان هستند،

نه اربابان برای راحتی بندگان!

   توماس هابز نیز همین نظر را دارد: نوع بشر از گلّه هایی چند تشکیل

شده که هر یک برای خود صاحبی دارند که آنها را برای خورده شدن

پرورش می دهد!

   ژان ژاک روسو در کتابش به نام «قرارداد اجتماعی» چنین حقی را

«حق زور» می خواند و به استدلال سخیف و بلکه جنایت بارانه ی 

گرسیوس و هابز چنین پاسخ می دهد:

   می گویند تمام قدرت ها از طرف خداوند است و تمام زورمندان را او

فرستاده است. ولی این دلیل نمی شود که برای رفع زورمندان اقدام

نکنیم! تمام بیماری ها نیز از طرف خداست، ولی این مانع نمی شود

که از آوردن طبیب خودداری کنیم! دزدی در گوشه ای از شهر به من

حمله می کند؛ آیا باید در مقابل زور تسلیم شده و  با رغبت، کیسه ی

پولم را به او تقدیم کنم؟! و ضمنا" تکلیف من در مقابل قدرت دزد یعنی

تفنگ او چیست؛ و چگونه از خود در برابر زیاده خواهی او دفاع کنم؟!

 

 

   اساس نظریه ی فلسفی هابز در حقوق سیاسی این است که رهبر،

تجسم دهنده ی شخص مردم است و هر کاری که بکند مثل این است

که خود مردم کرده اند. او مدعی است که آزادی فرد با قدرت نامحدود

حکمران منافات ندارد، و می گوید: نباید پنداشت که آزادی فرد در دفاع

از خود، قدرت حکمران را بر جان و مال کسان از میان می برد یا از آن

می کاهد، چون هیچ کار حکمران با مردم نمی تواند ستمگری خوانده

شود و هر چه بکند عین عدالت است، زیرا رهبر تجسم دهنده ی

شخص مردم است. کاری که او کند مثل آن است که خود مردم کرده اند.

حقی نیست که او نداشته باشد و حدی که بر قدرت او هست از آن

لحاظ است که او بنده ی خداست و باید قوانین طبیعت را محترم شمارد.

ممکن است و اغلب پیش می آید که حکمران فردی را تباه کند، اما

نمی توان گفت به او ستم کرده است. در مورد حکمرانی که مردم را

بی گناه به هلاکت می رساند نیز حکم همان است، زیرا هر چند عمل

او خلاف قانون طبیعت و خلاف انصاف است، به آنان ستم نشده، بلکه

به خداوند ستم شده است؛ و رهبر فقط به خدا پاسخگوست!

 

 

   چنانکه ملاحظه می کنید، در این فلسفه ها مسئولیت در مقابل خدا

موجب سلب مسئولیت در مقابل مردم فرض شده است. مکلف و موظف

بودن در برابر خداوند کافی دانسته شده است برای اینکه مردم هیچ

حقی نداشته باشند. عدالت همان است که رهبر انجام می دهد و ظلم

برای او مفهوم و معنی ندارد! به عبارت دیگر آنچه در این فلسفه ها دیده

نمی شود این است که: اعتقاد و ایمان به خداوند، خود پشتوانه ی

عدالت و حقوق مردم تلقی می شود. حقیقت این است که ایمان

به خداوند از طرفی زیربنای اندیشه ی عدالت و حقوق ذاتی مردم است

و تنها با اصل قبول وجود خداوند است که می توان وجود حقوق ذاتی و

عدالت واقعی را به عنوان دو حقیقت مستقل از فرضیه ها و قراردادها

پذیرفت، و از طرف دیگر همین قبول وجود خداوند و ایمان به اوست که

بهترین ضامن اجرای حقوق دیگران و عدالت ورزیدن با مردم است.

 

 

   امام علی در خطبه ی 214 می گوید: هیچ کس، هر چند با سابقه ی

درخشان در راه حق و خدمت به دین، در مقامی بالاتر از همکاری و کمک

به او در ادای وظایف حکمرانی اش نیست؛ و هیچ کس هم، هر اندازه که

از نظر مردم کوچک باشد و چشم ها او را خرد ببینند، در مقامی پایین تر

از همکاری و کمک رساندن و کمک گرفتن از حاکم نیست. 

   و باز می فرماید: آن سان که با جباران و ستمگران سخن می گویند،

با من سخن مگویید؛ القاب پرطنطنه برایم به کار نبرید؛ ملاحظه کاری ها

و موافقت های مصلحتی که در برابر مستبدان اظهار می دارند، در برابر

من اظهار مدارید؛ با من به سبک سازشکاری معاشرت نکنید؛ گمان نبرید

که اگر به حق سخنی به من گفته شود بر من سنگین می آید و یا از

کسی بخواهم مرا تجلیل و تعظیم کند، که هر کس شنیدن حق یا

عرضه شدن عدالت بر او ناخوش و سنگین آید، عمل به حق و

عدالت بر او سنگین تر است؛ پس از سخن حق یا گفتن نظر عادلانه

خودداری نکنید.

 

 


برچسب‌ها: مولا علی علیه السلام, مسیر شیعه در تاریخ, استبداد و استبدادزدگی, وظایف هیئت حاکمه
 |+| نوشته شده در  دوشنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۹ساعت 23:16  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا