|
متوسطه دوم و درس های ناگفته!
|
||
|
فقط از فهمیدن توست که می ترسند |
گوشه ی پارچه ای برفی رنگ
شاخه ها سبز شدند
روی هر شاخه گلی می روید
مادرم مثل بهار
گوشه ی پارچه گل می سازد
غنچه می رویاند ، غنچه می رویاند
و نخ گلدوزی
شیره ی خام گیاهی است که در
ساقه ی گل ها جاری ست
خواهرم توی حیاط
دوست دارد که گل از شاخه بچیند اما
گنجشکی خواب گل می بیند
ذهن گنجشک پر از عطر گل است
روی دیوار حیاط
گربه ای آمد و گل پرپر شد
مادرم مثل بهار گوشه ی پارچه گل می سازد
نخ گلدوزی او کوتاه است
مادرم می ترسد
غنچه ها وا نشوند!

|
|