متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 
 

   آیا ذوالقرنین همان کوروش کبیر است؟

   آنچه در قرآن شریف در آیات 83 تا 98 سوره ی کهف

آمده، مبین این معنی است که جمعـی از کفار قـریش

به تحریک یهـودیـان از پیامبـر گرامـی اسـلام در باره ی

اصحاب کهف، روح و ذوالقرنین پرسش هایی را مطـرح

کرده اند تا نظر ایشان را در هر باب بشنوند و یا موجب

عجز ایشان از پاسخگویی شوند.

   ترجمه آیات در باره ی ذوالقرنین چنین است:

   تو را از ذوالقرنین پرسند، بگو: برای شما از او خبری

خواهم خواند،وی را در زمین تمکین دادیم و از همه ی

چیزها وسیله ای عطا کردیم.پس راهی را تعقیب کرد.

چون به غـروبـگاه آفتـاب رسید، خورشیـد را دیـد که در

چشمه ای گل آلود فرو می رود و در نزدیک آن چشمه

گروهی را یافت.گفتیم:ای ذوالقرنین یا عذاب می کنی

یا میانشان طریقـه ای نیکـو پیش می گیری. گفت: هر

که ستم کند زود باشد که عذابش کنیم و پس از آن به

سوی پروردگارش برند و عذابی سختـش کند. و هر که

ایمان آرد و کار شایستـه کند، پاداش نیک دارد و او را از

فرمان خویش کار ی آسان گوییم. آنـگاه راهـی را دنبال

کردتا به طلوعگاه خورشید رسیـد و آفتـاب را دید که به

قـومـی طلـوع می کنـد که ایشـان را در مقـابـل آفتـاب

پوششی نداده ایم...آنگاه راهی را دنبال کرد، تا وقتی

که میـان دو کوه رسیـد، مقـابـل آن قـومـی را یافت که

سخن نمی فهمیـدنـد. گفتنـد: ای ذوالقرنیـن یـأجوج و

مأجوج در این سرزمین تباه کارانند، آیا برای تو خراجی

مقرّر داریم که میـان مـا و آنهـا سـدی کنـی؟ گفت: آن

چیزها که پروردگارم مرا تمکن داده بهتـر است، مـرا به

نیروی خود کمک دهید تا میان شما و آنها حایلی کنم.

قطعات آهن پیش من آرید.تا چون میان دو دیوار پر شد،

گفـت: بدمیـد تا آن را بگداخت، گفت: روی گداختـه نزد

من آرید تا بر آن بریزم. پس نتوانستند بر آن بالا رونـد و

نتوانستنـد آن را نقـب زننـد.

 

   از آنجا که یهـود به پیامبر گرامـی اسلام گفتند که از

پیامبـری که نـام او فقـط یک بار در تـورات آمده برای ما

بازگـوی، آشـکار می شود که ذوالقرنیـن، مرد شناخته

شـده ای است که در مقـام هدایـت مردمـی که در زیر

فـرمـان او بوده اند، قـابلیـت پیامبـری پیدا کرده است و

طرف گفت و گوی خداوند قرار گرفته است و در غرب و

شرق عالـم جنگهـایی داشتـه و با بدویـان و ستمگران

هر حدود مبـارزه کرده است؛ و بـخش زیادی از زنـدگی

او در ستیـز با اقـوام یأجوج و مأجوج گذشته و در مقابل

آنها در دره ای، سدی ساخته که در آن از آهـن و مس

و روی فراوان بهـره برده است تا از درازدستـی و غارت

آنان جلوگیـری کنـد. و صد البتـه معلـوم است که چنان

شهریـار دادگر و بنده نـوازی، جانـب کار رعایـای ضعیف

خود را نگاه می داشتـه ولی مهـم تر آن است که او با

مغلوبین نیز انصاف و عدالت به خرج می داده و نه تنها

از آزار و قتل عام آنهـا چشم پوشیـده، به داد و دهـش

دل جملگی را شاد نگاه داشته است. و نیز مردی بوده

که خداوند او را از مال دنیا بی نیاز کرده بود و نیازی به

اموال مردمان نداشته است.

   از طرف دیگر می دانیم که کوروش بـزرگ پس از فتح

بابل فرمان آزادی اقوام و طوایف زیر ستم را می دهد و

از جملـه یهودیـانـی که به زور از سرزمیـن خود به بابل

کوچانده شده بودند تـا به کار و بـردگی گرفتـه شونـد،

اجازه می یابنـد که به سرزمیـن خود بازگردنـد و نیز به

آنها طلا و نقره و اسب و وسـایل زندگـی و سفـر داده

می شود تا پس از بازگشت به مـوطن خود بـازسـازی

معابد خود که خراب شده بودند را آغاز کنند.

   همچنین کوروش بـزرگ برای اولین بار شرق و غرب

عالم شناختـه شـده ی آن روز را درنـوردیـد و در خلال

جنگهـای طولانـی به جایـی رسید که خاوران یـا بـلـخ

تاریخـی بود و مـحل طلـوع خورشیـد از پس کوه های

مـرتفـع و غیر قـابـل عبـور تلـقی می شـد و آن گاه تا

سواحل مدیتـرانـه پیش رفت که آفتـاب در آنجا غـروب

مـی کـرد، و سپس در منـطقـه ی قفـقـاز، جایـی که

اکنـون نیز آثـار شهـر کوروش و رود کـورا باقـی است،

سدی ساخت که به نـام « دربـنـد کـوروش» معـروف

شد و دروازه ای آهنین بر آن تعبیه کرد که امـروزه به

نام «بند قفقازیه» نامیـده می شود.

   دیگـر خصـال گـفتـه شده در قـرآن شـریـف هـم در

باره ی دادگر و صالح بودن او و بی نیـازی اش از مال

دنیـا و تـمکّـن و ثـروتــی که خدا او را از آن بـرخوردار

ساخته بود نیز در باره ی ایشان صدق می کند،پس

ذوالقرنینی که در قرآن و تورات از او یـاد شده است،

همان کوروش بزرگ است. بنده ای صالح که لیاقـت

یافته و مورد خطـاب خدا و گفت و گوی خداونـد قـرار

گرفتـه است. 

 


برچسب‌ها: پیامبر گرامی اسلام, قرآن کلام الهی, کوروش بزرگ, روز ملی کوروش بزرگ
 |+| نوشته شده در  شنبه ششم آبان ۱۳۹۶ساعت 17:36  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا