|
متوسطه دوم و درس های ناگفته!
|
||
|
فقط از فهمیدن توست که می ترسند |
همين قدر بگويم کاری کرده ايد که اينک کوچک ترين اصلاح به يک
انقلاب میماند، آيا هنر و حسن تدبير اين نبود که هاضمه ی مديريت
را، چنانکه هنر همه ی دموکراسی هاست، چندان فراخ و نيرومند
کنيد که حرکات انقلابی بدل به اصلاح شود؟!
آيا از ضعف بصيرت و سوء سياست نبود که با دروغزنی کم خرد و
فريبکار چون محمود احمدی نژاد ابتدا به مغازله پرداختيد و دولت او را
فخر امت و شرف سياست وا نموديد و حاشيه نشينان درگاه رهبری
هم امام زمان را دعاخوان و پشتيبان او دانستند، لکن همين که رفتار
او را حمل به نافرمانی کرديد فرمان حمله به او را صادر کرديد؟!
جن و انس جمع شدند و به شما گفتند:
بر تو می لرزد دلـم ز انديشـه ای
با چنين خرسی مرو در بيشه ای
و شما از سر رُعونت و نادانی گوش نکرديد تا آنجا که:
سنگ روی خفته را خشخاش کرد
اين مثل بر جمـلـه عالم فاش کرد
مهــر ابلـه مهـــر خرس آمــد يقين
کين او مهرست و مهر اوست کين
از نامه ی سروش به خامنه ای
یکم دی ماه 1390
|
|