متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 

 

    انسان آیینه ی انسان است، او را امیدوار می سازد و نیازمندی های

وی را رفع می کند. (علی)

  افراد بشر را باید چنان بنگریم که گویی همه یکی هستند. (پاسکال)

 

   بهترین سرزمین ها جایی است که تو را در پناه خود گیرد؛ تنگدست

و فقیر در میهن خود نیز غریب و بیگانه است. (علی)

   میهنی که در آن به تو ظلم شود، ارزش و فایده ای ندارد. (لابرویر)

 

   محصول و دسترنج آنان برای دهان های دیگران نیست، و باید از آن

خودشان باشد. (علی)

   مردم را از همین نانی محروم می سازند که گندمش را خود کاشته اند. (یک

ادیب فرانسوی)

 

 

   به گفته ی پاسکال و دیگران در باره ی یکسان بودن همه ی انسانها

که بنگریم می بینیم که تعالیم امام علی همه بر پایه ی همین احساس

مطلق نسبت به انسانیت واحد و وحدت نژاد بشری و لزوم همکاری و

تعاون بین فرزندان انسان پی ریزی شده است: «هر انسانی در خلقت

مانند تو است» و «انسان آیینه ی انسان است».

 

 

   یکی از نویسندگان و ادبای فرانسه از ته دل فریاد برمی آورد و

شرایط و اوضاع ناگواری که ده ها نسل انسانی در آن به سر برده اند،

را فاش می کند و می گوید: «آنان رنج و زحمت شخم زنی و افشاندن

بذر و آبیاری و درو کردن را تحمل می کنند و سپس خود آنان از همین

نانی که تخمش را کاشته اند، محروم می گردند». همین فریاد و

برخورد را به نوع دیگر و در شکل مثبتی در شیوه ی علی وقتی که

می خواهد جامعه را به شکلی انسانی و دادگر در آورد، شاهدیم، تا

اثری از استثمار و محرومیت انسان، دیگر در آن وجود نداشته باشد.

   امام در باره ی فرزندان آن جامعه سخن ارزشمندی را می فرماید

که خود سخن نشان می دهد تا چه حد از نظر ریشه و نتیجه،

عمیق تر و اساسی تر از گفته ی ادیب فرانسوی است: «محصول و

ثمره ی دسترنج آنان برای دهان های دیگران نیست.»

 

 

   و اگر در باره ی معنی کلمه ی «وطن» تعمق کنیم و بخواهیم مفهوم

جدید آن را که در ادبیات نهضت روشنگری و ادبیات انقلاب کبیر فرانسه

آمده دریابیم، می بینیم که لابرویر آن را در جمله ی کوتاهی بیان

می کند که تاثیر آن در آثار همه ی نویسندگان و ادبای آن دوره و بعد از

آن به چشم می خورد: «میهن توأم با ستم، ارزشی ندارد». و نظیر

همین مفهوم در باره ی وطن، که در واقع اصلی از اصول تکوین میهن به

شمار می رود، از نظر علی ابن ابی طالب دور نمانده که فرموده است:

   «تنگدست و بینوا در میهن خود هم، غریب و بیگانه است» و

«هیچ سرزمینی برای تو بهتر از سرزمین دیگر نیست و بهترین سرزمین ها

جایی است که تو را پذیرا باشد». یعنی بهترین سرزمین ها و وطن 

حقیقی تو جایی است که تو در آن آرامش داشته باشی و مورد محرومیت

و ظلم قرار نگیری.

 


برچسب‌ها: مولا علی علیه السلام, مسیر شیعه در تاریخ, استبداد و استبدادزدگی, خبائث طبقه ی حاکمه
 |+| نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۹ساعت 22:40  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا