متوسطه دوم و درس های ناگفته!
|
||
فقط از فهمیدن توست که می ترسند |
بیت المال نه از من و نه از آن توست.
هرگز نمی توانیم به کسی بیش از حقش چیزی بدهیم.
آیا به من می گویید که پیروزی را با ستم به افراد ملت بجویم؟! به
خدا سوگند تا ستارگان در آسمان به دنبال یکدیگر روانند، این کار را
نخواهم کرد!
علی
طلحه و زبیر گفتند: ما با این شرط بیعت می کنیم که در مسئله ی
خلافت با تو شریک باشیم.
علی گفت: نه، هرگز!
و علی هر مالی را که احتکارگران به ناروا گرد آورده بودند، با دقت از
آنان گرفت؛ بدان سان که پوست عصا را از آن جدا می کنند!
آری! این همه دارایی از کجاست؟ این قصرها و کاخ ها از کجا به
دست تو آمده؟ در صورتی که از روزی که نور آفتاب بر تو تابیده، عملی
که به نفع توده ی مردم باشد، از جانب تو دیده نشده است! اما باید
دانست که اگر زمانی گذشت که تو ثروت و زمین را غصب کردی، این
دلیل آن نیست که هر کجی و انحرافی به همان حال باقی بماند، زیرا
حق را هیچ چیزی باطل نتواند کرد و بنابراین هر مزرعه و زمینی،
هر مال و ثروتی که بدون حق بخشوده شده، باید به بیت المال برگردد
ولو اینکه با آن، زنان بسیاری ازدواج کرده باشند و یا در سراسر روی
زمین پراکنده شده باشد؛ زیرا عدالت که وسعتی برای ملت است،
هرگز تنگ نخواهد شد و هرگز در چهارچوب حدودی که دستاویز
سودپرستان است، محدود نخواهد گشت!
زمینی که با خویشاوندی و یا با استفاده از مقام، به دست آمده، باید
به بیت المال برگردد. علی می بیند که زمین خواران همه از طبقه ی
حاکمه و ثروتمندان و بزرگان هستند؛ که مردم را برای بهره برداری از
خیرات و منافع آن، به کار گرفته و به بردگی می کشانند و همین هم
باعث افزایش ثروت در نزد آنان و نابودی و ذلت دیگران خواهد شد. و
سپس مالکان بزرگ، آنچه را که خرده مالکان دارند، از آنها خواهند
گرفت تا در میان ملت دو طبقه به وجود آید:
فئودال ها و مالکان بزرگ؛
و بیچارگان محروم از همه چیز!
به همین خاطر است که امام می گوید: «و باید کسی در طمع گرفتن
مزرعه و کشتزاری از تو نباشد و در حقابه ی همسایه ی خود طمع نبندد،
و کاری که به شرکت باید انجام داد، سختی کار را به عهده ی دیگران
نگذارد.»
![]() |