متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 

 

 

   بدون مشاوره، خیری در کار نخواهد بود.

  من فردی از شما هستم، سود و زیانی که برای شمـا باشد، برای

من هم هست.

   با توده ی مردم باشید، زیرا که دست خدا همراه جماعت است.

   دل های مردم، گنجینه ی «حاکم» است. هرگونه عدل یا جوری را

که در آنها بگذارد، همان را بازخواهد یافت.

                                                                        علی

 

 

   «حکومت» از نظر علی ابن ابی طالب حقی نبود که خداوند آن را

به یکی از افراد بشر ببخشد و تا روزی که او و نزدیکان و متنفّذان

بخواهند همچنان در آن مقام باقی بماند، همان طور که بعدها در دوران

سلطنت بنی امیه و بنی عباس چنین شد و چنانکه در تاریخ اروپا هم

در قرون وسطی چنین بود. در آن دوران، رییس حکومت یا فرمانروا را،

«سایه ی خدا» بر زمین معرفی کردند و گفتند که اراده و فرمان او، اراده

و فرمان خالق آسمان است؛ و چون و چرایی در آن راه ندارد!

   حکومت از نظر علی، حق توده ی مردم است، هر کس را که بخواهند،

می توانند به خاطر «نیکی»، انتخاب کنند و آنکه را که بخواهند،

می توانند به کیفر «بدی»، از کار برکنار سازند. می گوید: «اگر تو را به

ولایت انتخاب کردند و همه در آن اتفاق نمودند، به کار آنها رسیدگی کن

و اگر انتخابت نکردند، آنان را به حال خود بگذار».

   و باز می فرماید: «بنگرید! اگر حق ندیدید، نپذیرید؛ و اگر حق شناختید،

یاری کنید. حق است و باطل، و هر یک را هواداری است.»

   اما قدرت و نفوذ حاکم، از اجرای آن سلسله قوانین اجتماعی «نیرو»

می گیرد که سودمندتر و بهتر باشند. می گوید: «مردم! من فردی از

شما هستم، سود و زیان شما، سود و زیان من هم هست و حق را

هیچ چیزی نمی تواند از بین ببرد. مردم! به خدا سوگند، من شما را

به طاعتی ترغیب نمی کنم مگر آنکه نخست خود به آن عمل کنم و

از هیچ زشتی و گناهی شما را نهی نمی کنم، مگر آنکه پیش از شما

از آن پرهیز و دوری نمایم».

   بنابراین حاکم، نه به خاطر حاکم بودن، بلکه به خاطر عدالت

و اجرای احکـام و قوانیـن اجتـمـاعیِ نیـک و مـفیـد، باید مـورد

اطاعت باشد.

 


برچسب‌ها: مولا علی علیه السلام, مسیر شیعه در تاریخ, انتخاب حقیقی مردم, چرا جامعه ی طبقاتی
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ششم اسفند ۱۳۹۹ساعت 0:0  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا