متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 

گردشگری در همه سطوح، عمیقاً در دل سیاست قرارگرفته است. بنابر گفته لاسول از متفکران حوزه علوم سیاسی، سیاست یا politics بدین معنی است که یک فرد چه چیزی را، چه وقت و چگونه به‌دست می‌آورد. به‌عبارت‌دیگر موضوع سیاست با اعمال قدرت و اقتدار، دراین‌خصوص تصمیم‌گیری می‌کند که یک فرد و در سطح کلان‌تر یک جامعه، چه زمانی می‌تواند چه چیزی را و چگونه دراختیار داشته و از آن بهره ببرد. موضوعی که می‌توان آن را در دو سطح داخلی و خارجی مورد بررسی قرار داده و به نمود و بازنمود آن در صنعت گردشگری اشاره کرد. پیوند سیاست و گردشگری از آن جهت اهمیت دارد که بنابر گفته کالین مایکل هال، یکی از معروف‌ترین محققان حوزه گردشگری، گردشگری در همه سطوح، عمیقاً در دل سیاست قرارگرفته و کاملاً از آن تأثیر می‌پذیرد.

جنگ، اول گردشگری را از بین می برد!

تعمیم سیاست در سطح بین‌المللی این نکته را در ذهن تداعی می‌کند که یک جامعه یا کشور چه زمانی و چگونه می‌تواند جایگاه یا موقعیتی را در سطح نظام بین‌الملل به‌دست آورد؟ موضوعی که اگرچه تحت تأثیر توانمندی‌های داخلی و ارائه آن‌ها در عرصه فراسرزمینی است ولی سیاست و مناسبات جهانی و تأثیراتی که این مناسبات بر جایگاه و موقعیت یک کشور در سطح جهان دارد، بسیار تعیین‌کننده است. برای نمونه دراین زمینه می‌توان به کشور اوکراین اشاره کرد. اوکراین اگرچه ظرفیت‌های گردشگری فراوانی برای ارائه به گردشگران داخلی و خارجی داشت، ولی وقوع جنگ در این کشور که ناشی از جایگاه آن به‌عنوان یک کشور پُل و واسطه بین روسیه و ناتو است، باعث شد در اثر تخریب‌های گسترده زیرساخت‌ها و اشغال سرزمینی این کشور، صنعت گردشگری در بیشتر مناطق جغرافیایی اوکراین، تا مدت‌ها به‌دست فراموشی سپرده شود.

نباید فراموش کرد که صنعت گردشگری یکی از اولین صنایعی است که در بحران‌هایی مثل جنگ آسیب می‌پذیرد و یکی از آخرین صنایعی است که بعد از اتمام این‌گونه بحران‌ها بهبود می‌یابد. دلیل آن نیز به این موضوع برمی‌گردد که برای توسعه متمادی گردشگری از زیرساخت‌ها گرفته تا تصویر ذهنی از یک کشور، همه باید در یک بسته جامع و متوازن، در وضعیت مناسبی قرار داشته باشند تا پدیده گردشگری که تقریباً از تمامی حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی یک جامعه تأثیر می‌پذیرد، بتواند عملکرد خوبی داشته باشد.

جنگ و صنعت گردشگری در ایران، سوریه، لیبی، عراق و سودان و ...

در این زمینه کشورهای بسیار دیگری نیز وجود دارند که صنعت گردشگری آن‌ها در یک مقطع تاریخی و یا در زمان کنونی، به‌شدت از مناسبات سیاسی جهانی تأثیر پذیرفته شامل سوریه، لیبی، ایران، ترکیه، عراق، سودان، ونزوئلا، کوبا، افغانستان، میانمار و ... . درخصوص این کشورها وضع تحریم‌های بین‌المللی و درگیری‌های منطقه‌ای، موجب شده صنعت گردشگری آن‌ها به‌شکل منفی، تحت تأثیر قرار گیرد. به‌عنوان مثال در کشورمان و در حوزه فعالیت‌های بازاریابی، می‌توان گفت ایجاد بحران‌ها و تحریم‌های بین‌المللی ازجانب دیگر کشورها، اغلب باعث می‌شود بازاریابی گردشگری ما نیاز داشته باشد تا پس از طی کردن هر بحران، فعالیت‌های تبلیغاتی برای ایران را مجدد و اغلب از نقطه شروع، ازسر بگیرد. به‌نوعی شروع مجددی در فعالیت‌های بازاریابی کشور انجام می‌شود.

در سطح داخلی نیز بازنمود سیاست در خط‌مشی‌هایی است که حاکمیت به اجرا در می‌آورد و در آن‌ها تصمیم می‌گیرد که در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چه کارهایی را انجام دهد و چه کارهایی را انجام ندهد. این موضوع تحت تأثیر سیاست کلان برآمده از حاکمیت است و رویکرد کلی آن را درخصوص عرصه‌ها و بخش‌های مختلف تأثیرگذار بر توسعه کلان جامعه را نشان می‌دهد.

بهبود جایگاه توسعه گردشگری از ابتدای انقلاب تا کنون در نگاه حاکمیت

به‌عنوان مثال در اوایل انقلاب، رویکرد کلان حاکمیت به توسعه گردشگری، بُعد اقتصادی کمتری داشت. موضوعی که رفته‌رفته تعدیل شد و امروزه یک جنبه غالب نگاه سیاسیون کشور به صنعت گردشگری، بُعد اقتصادی، درآمدزایی و اشتغال آفرینی آن است. این دو رویکرد متفاوت باعث شده تا خط‌مشی‌های متفاوتی نیز در دوره‌های مختلف درقبال صنعت گردشگری کشور، اتخاذ و اجرایی شوند. چنین تغییر یا بهبود رویکردی، اهمیت زیادی دارد زیرا به‌عنوان مثال نقش تعیین‌کننده‌ای در تخصیص منابع، تدوین برنامه‌های راهبردی و تنظیم روابط میان ذینفعان مختلف صنعت گردشگری ایفا می‌کند.

بهبود جایگاه گردشگری در نگاه حاکمیت، باعث تخصیص منابع مالی بیشتر برای سرمایه‌گذاری در این حوزه و عزم جدی‌تر برای تدوین استراتژی‌ها و خط‌مشی‌های راهگشا جهت توسعه و توانمندسازی بیشتر ذینفعان گوناگون می‌شود. ذینفعانی که به‌منظور توسعه بهینه صنعت گردشگری، باید به معنای واقعی با یکدیگر تعاملات سازنده‌ای داشته و فرایند امور را به پیش ببرند.

حاکمیت به عنوان سیاست ساز و اجرا کننده،

موتور محرکه صنعت گردشگری

مدنظر قرار دادن عامل سیاست و تأثیر آن در دو حوزه داخلی و بین‌المللی، نقش بی‌بدیل حاکمیت در توسعه گردشگری و اهمیت کنش‌ها و واکنش‌های آن در این دو سطح را یادآوری می‌نماید. حاکمیت به‌عنوان سیاست‌ساز و اجراکننده این سیاست، موتور محرکه صنعت گردشگری است و این موضوعی است که به‌خصوص در حوزه غرب آسیا بارزتر است زیرا برنامه‌ریزی در این منطقه جغرافیایی، علاوه بر کنش‌های برنامه‌ریزی و مدیریتی، به آمادگی برای واکنش در مقابله با بحران‌های گوناگون نیاز دارد.این چالش برای ایران که سال هاست تحت تحریم‌های ظالمانه قرار دارد و دائماً برای آن بحران‌سازی می‌شود، برجسته‌تر به‌نظر می‌رسد.

توجه به شاخص های رشد و توسعه صنعت گردشگری در کشور

بنابراین لازم است حاکمیت جهت توسعه هرچه بهتر صنعت گردشگری، به موارد زیر توجه داشته باشد:

*گردشگری باید همانند و در کنار صنایع مختلف مثل نفت، پتروشیمی، معدن و ... در کشور ما به یک اولویت تبدیل شود. این مهم تاکنون در ایران اتفاق نیفتاده است. گردشگری ابزاری بسیار کارآمد جهت مقابله با ایران‌هراسی، بهبود تصویر ذهنی از حاکمیت ملی در سطح جهان، اشتغال‌زایی، ارزآوری، بهبود درآمدهای سرانه و توسعه اجتماعی- فرهنگی است

*جهت توسعه واقعی و متمادی صنعت گردشگری در کشور، نیاز است تا برای مدیران ارشد کشور و همچنین عموم جامعه، فرهنگ‌سازی و آموزش‌های مناسب در زمینه چرایی، لزوم و بایدها و نبایدهای مورد نیاز برای توسعه صنعت گردشگری فراهم و تدارک دیده شود. گفتمان گردشگری باید در کشور ترویج شود.

نکاتی که جنگ اخیر در باره صنعت گردشگری گوشزد می کند

با نکته بینی، دقت نظر و هشیاری، می توان بحران‌هایی را که برای کشور به وجود می‌آید، به فرصت تبدیل کرد. در این زمینه می توان به جنگ و تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به کشورمان اشاره کرد. جنگ اخیر نکاتی را در حوزه صنعت گردشگری به مدیران و سیاست سازان کشور خاطرنشان می‌نماید:

اول، احتمالاً برخی از مردم دنیا علاقه‌مند شده‌اند تا با توجه به مطرح‌شدن نام ایران در سطح جهانی و دفاع مقتدرانه‌ای که از خود انجام داد، راجع به تاریخ و فرهنگ ما مطالعه کنند و درخصوص آن بیشتر بدانند. این عامل می‌تواند آنان را به گردشگرانی بالقوه برای کشور تبدیل کند. بنابراین باید در حوزه بازاریابی ظرفیت‌های گردشگری کشورمان، تلاش‌های بیشتری صورت گیرد.

دوم، مردم از راه توسعه سنجیده صنعت گردشگری و بهره‌مندی از منافع اقتصادی و اجتماعی حاصله از آن، رضایت بیشتری از حاکمیت خواهند داشت. این مهم باعث می‌شود در مواقع بحرانی مثل جنگ‌ها از آن پشتیبانی بیشتری به‌عمل آورند. نمود این امر در تجاوز اخیر به کشورمان اتفاق افتاد و پشتیبانی مردم از کشور با وحدت همه ایرانیان تحت لوای نام ایران، باعث شد تأثیرگذاری حاکمیت در میان مردم افزایش پیدا کرده و مشروعیت آن در جامعه ایرانی تقویت شود.

سوم، لزوم توجه حاکمیت به تقویت روحیه ملی‌گرایی ایرانیان است. موضوعی که شاهد هستیم حاکمیت به‌درستی به سمت آن حرکت کرده است. نمود چنین کنشی در نصب مجسمه آرش کمانگیر در میدان ونک تهران و استفاده نمادین از فتوحات تاریخی پادشاهان هخامنشی و ساسانی و شبیه‌سازی آن‌ها برای نمایش پیروزی بر متجاوزان کنونی به خاک کشور، مشاهده شد. چنین امر مهمی باعث شد تا به قول برژینسکی، استراتژیست ارشد آمریکایی، ملیت و دین در ایران، هم‌زمان و در کنار یکدیگر برجسته شده و وحدت و یگانگی بی‌نظیری در بین مردم شکل بگیرد.

جنگ، زیرساخت‌های هویتی دو وجه مهم تمدن ایرانی یعنی ایرانیت و اسلامیت را که بنیان‌های اصلی محصولات گردشگری کشور هستند را تقویت کرد. همچنین انسجام واقعی مردم ایران و هویت ملی آنان را به دنیا نشان داد، جایی که مهمان‌نوازی منحصربه‌فرد ایرانیان که همیشه زبانزد گردشگران خارجی بوده، متبلور شد و هم‌وطنان در طول جنگ، از دیگر هم‌وطنانی که به شکل موقت به استان‌های آن‌ها سفر کرده بودند، به شکل رایگان میزبانی می‌کردند. به قول رییس جمهور چین، ایرانیان، یک ملت واقعی هستند.

نیاز است تا حاکمیت، جهت توسعه پایدار و اصولی صنعت گردشگری، به احیای طرح جامع گردشگری کشور و تهیه نقشه راهی برای توسعه آن اقدام کند. وجود این طرح جامع، موجب خواهد شد تا افق مشترکی پیش روی بازیگران و فعالان صنعت گردشگری کشور قرار بگیرد. همچنین باعث می‌شود که با آمدن و رفتن دولت‌ها، تغییر جهت‌گیری‌های حزبی آنان و تغییر مدیران، برنامه‌های کلان حوزه گردشگری تغییری نکرده و این افق مشترک، استوار و پابرجا باقی بماند. درواقع رویکرد کلان حاکمیت و عزم آن برای توسعه گردشگری، در یک برنامه بلندمدت اثربخش، متجلی خواهد شد.

در نتیجه: آینده مشترکی که برای همه ذینفعان گردشگری کشور تعریف شده است، و منافع آتی ملی، قربانی منافع زودگذر دولت ها نخواهد شد.

لازم است این رویکرد در حاکمیت کشور شکل بگیرد که یکی از مهم‌ترین عوامل توسعه متوازن و پایدار گردشگری در کشور، همکاری و هم‌افزایی حقیقی ذینفعان این حوزه است. ازاین‌جهت علاوه‌ بر تهیه نقشه راه صنعت گردشگری که هدایت‌گر فعالیت‌های ذینفعان است، فراهم‌آوری بسترهای لازم برای تقویت همکاری‌های ذینفعان، شامل تقویت و توانمندسازی ایشان برای مشارکت در مدیریت مقصدهای گردشگری، یک ضرورت است. حاکمیت می‌تواند در این راه بسترسازی کند و دولت به نمایندگی از حاکمیت، قوانین و خط‌مشی‌های لازمه را وضع کرده و بهبود ببخشد. این تدبیر باعث می‌شود جزیره‌ای کار کردن ذینفعان کاهش پیدا کرده و لزوم نگاه فرابخشی جهت توسعه پایدار صنعت گردشگری، در میان آنان تقویت شود.

دکتر محمدرضا صالحی پور

عضو هیئت علمی دانشکده گردشگری دانشگاه تهران


برچسب‌ها: گردشگری, صنعت گردشگری, توریسم, دکتر محمدرضا صالحی پور
 |+| نوشته شده در  جمعه بیست و چهارم مرداد ۱۴۰۴ساعت 10:28  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا