متوسطه دوم و درس های ناگفته!
 
 
فقط از فهمیدن توست که می ترسند
 
 

 

            چگونه به قرارداد اجتماعی دست بیابیم؟

 

   منظور از «قرارداد اجتماعـی»، یک چارچوب فکـری - فلسفـی پایدار

میان دولت، حاکمیت، گروه های مرجع و عامه ی مردم پیرامون موارد

زیر است:

 

 - تعاریف کلیدی (حقوق شهروندی، عدالت و حکمرانی خوب)؛

 

- روش ­ها و فرآیندهای تحقّق پیشرفت و توسعه؛

 

- اولویت­ های کشور.

 

    ژان ژاک روسـو، با تـوجه به وضـعیـت اجتماعـی و اقتصـادی زمـان

خود، چنین چارچوبی را در آوریل سال 1762 میلادی (فـروردین 1141

خورشیدی) مطرح کرد.

   او در یک کتاب قطور به طیفـی از تعاریـف فلسفـی، رابطـه ی میان

دولت و ملت، حکمرانی منطقی، طبیعت بشر و حیات معقول پرداخته

است. او با این دید، قرارداد اجتماعـی را نوشت که چگونـه می­ تـوان

سیاست پادشاهان و اغنیـای فرانسـه را به نفع عامـه ی مـردم تغییر 

داد. او با اصلاح فکر و اندیشه شروع کرد.

 

                                            ژان ژاک روسو

 

   ژان ژاک روسو که در 7 تیر 1091 خورشیدی (28 ژوئن 1712) در ژنو

به دنیا آمد، پس از 9 روز مادرش را از دست داد. پدرش در ده سالگی،

او را ترک کرد.او زندگی پر فراز و نشیبی را به عنوان خدمتکار، منشی

و معلم آغاز کرد. هنگامی که سفیـر فرانسـه در شهر ونیـز، بعد از یک

سال منشی­گری،پولی به او نداد و استمداد او از وزارت خارجه فرانسه

به جایی نرسید، به تدریج با معنـای عدالت و بی­ عدالتی آشنا شد.

  سختی­ های زندگی در او خلاقیت­ های فلسفی ایجاد کرد و به طرح

پرسش های اساسی زندگی پرداخت.

   هنگامی که کتاب قـرارداد اجتماعـی او چاپ شد، پارلمان، دولـت و

روشنفکران به او تاختند. روسو دربدر شد و مدتـی در شهـری در غرب

سوییس و درنزدیکی بِرن زندگـی کرد. وقتی خانـه ی او را سنگ باران

کردند، نزد دیوید هیوم در انگلستان رفت. بالاخره به شرطـی که کتاب

ننویسد در سال 1770 میلادی اجازه پیدا کرد به پاریس برگردد. پس از

هشـت سـال انـزوا و بـیـمـاری، در 11 تیر 1157 (دوم ژوئیـه 1778) در

فرانسه درگذشت.

 

   در اواخر قرن 18 و در طی قرن نوزده، کتاب قرارداد اجتماعـی روسو 

در کل قاره ی سبـز و شـمـال آمریکا منشاء مـدنـیـت، قانـون­ گرایـی و

سیستم ­های پاسخگو گردید.

 

*****

   مشکلات اقتصادی، اجتماعـی و سیـاست خارجی، بسیـاری را در

جامعه به فکـر واداشتـه است. چگونه می ­توانیـم به ثبـات برسیـم و

آینده ی بهتری داشته باشیم؟

   تجربه ی علمی و میدانـی من از صحنـه ی بین­ المللـی این است 

که ثبـات و آینـده­ ی بهتـر، در دو واژه ی «اندیشـه و دانـش»، خلاصه

مـی­ شـود. تا چه میـزان خارج از عـادات و کلیشـه­ های مـوجود، فکر

می­ کنیم و تا چه میزان با دانش زندگی می­ کنیـم؟ برای تحقـق این

دو امر، تا چه میزان با جهان امروز، رابطه فکری داریم؟

    فقط به یک مورد توجه بفرماییـد: چرا بیل گیتـس بنیانگذار شرکت

 مایکروسافت،مدیر عامل شرکت را، Satya Nadella که هندی است

منصوب کرده است؟ (حقوق و مزایـا در سال 2017، حدود 20 میلیون

دلار). کدام دانشها و اندیشه ­ها پشتوانـه ی این انتصاب است؟ چرا

یک بنگاه خصوصی ایرانی نمی تواند مدیر عامل هندی منصوب کند؟

چرا شرکت Uber که چهـار میلیـون راننـده در سطح جهانی را به کار

گمارده، یک رییس شرکت ایرانی الاصل به نام دارا خسروشاهـی را

منصوب می­ کند؟ آنهـا با چه فرآینـدی به این امنیـت روانـی و امنیـت

حقوقی دست می­ یابند؟

    وقتی اندیشـه و دانش تبدیل به قـواعد و سیستم مدیریتی شد،

این اتفاقات صورت می­ گیرد. اندیشه و دانش سازنده و مثبت نباید در

سخنرانی و کتاب محصـور شود بلکه نیازمنـد ورود به مرحله ی بعدی

سیستـم ­سازی و قـاعده­ سازی است. Uber وMicrosoft می­ گویند:

«توانایی»، بالاتر از «ملیت» است. این یک اندیشه است. بعد ده ها

سیستم طراحی می­ شود تا آن فرد هندی یا ایرانـی در قالب قانون،

مقررات و آیین­ نامه عمل کند. بدین صورت افراد خود را با سیستـم و

قاعده انطباق می­ دهند. با قاعده­ مندی، بنگاه ها و دولتهـا توانایـی،

مهـارت و استعدادهـا را به سـوی خود جلب می­ کننـد. هنگامـی که

صدها و هزاران نوع قـاعده میان مـردم، بنـگاه هـا، دولـت و حاکمیـت 

ایـجاد مـی­ شـود و دائـمـا" در حال اصـلاح و بـهبــود اسـت، «قـرارداد

اجتماعی» متولد شده و عمل می­ کند.

    قاعده، فکر، اندیشه و دانش بهترین مکانیزم برای چسباندن مردم،

گروه های مرجع و دولت به یکدیگر است. وقتـی فکرهـا به هم نزدیک

شد، سطـح هماهنگـی در عمـل نیز به شـدت افـزایـش پیدا می­ کند.

قواعد مشترک فکری، زمینه ­ساز قـواعد مشتـرک رفتاری می ­شود و

این بنیان قرارداد اجتماعی است: اشتراک فکری

   اگر در روش رانندگـی، استفـاده از عابـر بانـک، متد ثروتمنـد شـدن،

ماهیت اقتصاد بین­ الملل، آداب زندگی در یک ساختمان، روش انتقاد از

دولت و هزاران مورد دیگر به اشتراک برسیم، فکر و عمل خود را در یک

قرارداد اجتماعی بنا کرده­ ایم.

          اما دستیابی به قرارداد اجتماعـی به هیـچ وجه سهل نیست.

اگر بود، وضعیت کشورهـای در حال توسعـه این گونه نبود. بسیار فکر،

یادگیری، مدنیت رفتاری و تمرین می ­طلبد. در نظر داشتـه باشیـم که

قرارداد اجتماعی عمدتا" با مشارکت میان حکمرانـان از یک طرف و به

ویـژه گروه هـای مـرجع از طرف دیگـر به دسـت می­ آید و در عین حال

مصلحت و منافع عامه را مبنای تفاهم و توافق قرار می ­دهد. در میان

اصول دیگر، ده اصـل برای شکل گیـری قـرارداد اجتمـاعـی را یـادآوری

می کنیم:

 

- هر انسانی اقیانوسی از مهارت است. او باید فرصت یابد تا پتانسیل

خود را متبلور سازد؛

- متفاوت بودن در فکر و سلیقه، حق انسانهاست؛

- ریشه ی  عدالت در یک جامعه، در «شفافیت» است؛

- تمـایلات فکـری اکثریت جامعـه، مـلاک و بنیـان قـرارداد اجتمـاعی

است؛

- تجربه ی بشری در دسترس ­ترین منبع برای دستیابـی به قرارداد

اجتماعی است؛

- تولید ثروت مهم ­ترین اولویت هر کشور در منظومه ی عملی جهان

فعلی است؛

- مانند مهنـدسـی، پزشکـی، معمـاری و ده ها مهـارت دیگـر، خوب

حکمرانی کردن یک تخصص است؛

- قایل شدن به کثرت ­گرایـی، شرط تحقـق قرارداد اجتماعی است؛

- دستیابی به قرارداد اجتماعی نیازمنـد یاد گرفتن روشهای اجمـاع

­سازی و کار جمعی است؛

- زندگی در این دنیا، یک امـر جدّی است.

 


برچسب‌ها: قرارداد اجتماعی, ژان ژاک روسو, سیستم های پاسخگو, حکمرانی خوب
 |+| نوشته شده در  پنجشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۷ساعت 17:0  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا