|
متوسطه دوم و درس های ناگفته!
|
||
|
فقط از فهمیدن توست که می ترسند |
فشار مالیات بر دوش 30 درصد اقتصاد ایران
سعید لیلاز، تحلیلگر اقتصادی با بیان اینکه بیش از 40 درصد اقتصاد
ایران تحت عناوین مختلف از پرداخت مالیات معاف هستند، گفت: فشار
مالیات تنها بر دوش 30 درصد اقتصاد کشور سنگینی می کند. این 30
درصد شامل بخش تولید، کارمندان و دیگر اقشاری اند که نمی توانند از
پرداخت مالیات فرار کنند.
درآمدهای مالیاتی نباید تنها نیمه ی روشن اقتصاد را در برگیرد بلکه
دولت باید از فرار مالیاتی نیمه ی تاریک اقتصاد هم که سهم عمده ای
در افزایش درآمدهای دولت دارند، ممانعت کند. علت سهم کم مالیات در
تولید ناخالص داخلی، ناشی از دو عامل معافیت های مالیاتی غیرمنطقی
و سهم زیاد اقتصاد زیرزمینی از کل اقتصاد یا همان فرار مالیاتی است.
لیلاز می گوید: اقتصاد زیرزمینی حداقل یک چهارم اقتصاد کشور را
شامل می شود که نمی توان از آنها مالیات دریافت کرد. دولت باید
معافیت های مالیاتی را ساماندهی کند. این که بخشی از اقتصاد، معاف
از مالیات شود، مختص ایران نیست و در همه جای دنیا معافیت های
مالیاتی وجود دارد اما در ایران بعضی موسسات و نهادها میلیاردها
تومان در سال کار می کنند اما مالیات نمی پردازند و یا حقوق زیر یک
میلیون تومان از پرداخت مالیات معاف است که به نظر می رسد هیچ
هدفمندی روشنی در نظام معافیت مالیاتی ایران وجود ندارد.
مناطق محروم یا رشته فعالیت های خاص با هدف اینکه دولت آنها را
برخوردار کند، معاف از پرداخت مالیات هستند اما اینکه هیچ نظامی بر
این معافیت مالیاتی حاکم نباشد، قابل فهم نیست.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در بخش فرار مالیاتی، باید نظام
اطلاعاتی و اطلاع رسانی اقتصاد ایران را پوشش داده و تعمیر کنیم،
افزود: این امر مربوط به تکنولوژی است که دستگاه ثبت حساب های
سیستم های جامع مالیاتی در ایران، خریداری و در وزارت دارایی نصب
شده است و قاعدتا" باید جلوی بخش مهمی از این فرار مالیاتی گرفته
می شد. وقتی حکومت اعلام می کند که 60 هزار میلیارد تومان فرار
مالیاتی فقط در واردات قاچاق وجود دارد، مالیات بر ارزش افزوده ی آن
در سال، حدود 5 هزار میلیارد تومان می شود که عدد بسیار بزرگی
است؛ یعنی فرار مالیاتی ناشی از واردات کالای قاچاق در ایران حدود
20 هزار میلیارد تومان در سال و معادل 25 درصد کل درآمد مالیاتی دولت
در سال 94 است.
اگر این رقم را با سایر بخش های اقتصاد که فرار مالیاتی داریم، جمع
ببندیم، حدود 40 درصد اقتصاد با فرار مالیاتی مواجه است. اگر نظام
جامع مالیاتی در ایران درست شود و دولت بتواند معافیت های مالیاتی
را هدفمند کند و هیچ معافیت ابدی برای کسی قائل نشود، درآمد
مالیاتی ایران قابل افزایش تا 200 هزار میلیارد تومان برای سال 1395
خواهد رسید و یقینا" انجام این اقدامات، برای دولت صرفه ی اقتصادی
هم دارد.
این مطلب از مقاله ی روزنامه ایران در سال 1394 برای درک اثر قاچاق کالا و فرار
نهادها و ارگانهای مرتبط با حکومت از پرداخت مالیات انتخاب شده است.
اقتصاد پنهان یا اقتصاد زیرزمینی همان بخش از فعالیت اقتصادی است
که شاید زیر چتر هیچ ثبت و ضبطی قرار نمیگیرد و از هر گونه نظارتی
مستثنا است. چندی پیش سعید لیلاز، اقتصاددان گفته بود 30 تا 50
درصد تولید ناخالص داخلی کشور را اقتصاد زیرزمینی تحت تاثیر قرار داده
است، موضوعی که به هر حال نقش آن انکار نشدنی است؛ بخشی از
اقتصاد که به گفته او یا به عنوان قاچاق از آن نام برده می شود و یا در
پیوند با ارکان قدرت، از نظارت مصون است.
اثرگذاری اقتصاد پنهان بر عوامل مهم اقتصادی کشور این ضرورت را
ایجاب میکند تا با بررسی حجم این پدیده و میزان تاثیرگذاری آن بر
شاخصهای اقتصادی به دنبال راهکارهایی برای جلوگیری از رشد این
نوع فعالیتها باشیم.
مسعود دانشمند رییس خانه ی اقتصاد می گوید: باید ابتدا تعریفی از
اقتصاد زیرزمینی داشته باشیم. آنچه که ثبت و ضبط قانونی ندارد و منشأ
آنها یا کالای قاچاق است و یا در داخل از زیر چتر ثبت قانونی خارج است،
اقتصاد زیرزمینی است. دارو، قطعات الکترونیکی و بسیاری از کالاها در
بازار موجود است که به صورت قاچاق وارد شده و ثبت نمیشود. در
نتیجه این بخش، اقتصاد زیرزمینی نامیده می شود.
او می گوید: برای برآورد دقیق سهم اقتصاد زیر زمینی باید ببینیم که
چه مقدار گردش مالی در اقتصاد داریم و چه مقدار از این گردش مالی
ثبت و مشمول دریافت مالیات شده است. هر آنچه که ثبت نشده باقی
ماند، آن سهم اقتصاد زیرزمینی است. در واقع برآوردها هم بر همین مبنا
محاسبه می شود.
بنابر این مشکل اصلی در قانون نظام مالیاتی است. در قانون مالیاتی
نباید هیچ معافیتی وجود داشته باشد. بلکه وزارت اقتصاد و دارایی باید
معافیت هایی را قائل شود. بنابر این هر کس اعم از حقیقی و حقوقی
باید اظهار نامه مالیاتی بدهد و اگر بنا به معافیت است این امر توسط
وزارت اقتصاد انجام گیرد. پر نکردن اظهارنامه ی مالیاتی باعث ایجاد
مشکلات فراوانی در اقتصاد شده است. برای مثال شخص اعلام میکند
که یک میلیارد تومان به فلان خیریه پرداخت کرده است. اگر این خیریه
اظهارنامه ی مالیاتی داشته باشد، سازمان امور مالیاتی میتواند این دو
را با هم مطابقت داده و راست و دروغ آن را معلوم کند، اما وقتی یک طرف
ماجرا باز باشد آن شخص می تواند اعلام کند مبلغ بیشتری را به خیریه
پرداخت کرده است. این یک نمونه از مشکلاتی است که نظام مالیاتی ما
با آن روبرو است و زوایای اقتصاد را در کشور پنهان می کند. اگر همه ی
ما در کشور موظف به دادن اظهارنامه ی مالیاتی باشیم بخش بزرگی از
مشکلات غیرشفاف بودن اقتصاد برطرف میشود
گذشته از موضوع مالیات، باید مبدا و مقصد هر تراکنش مالی زیر چتر
ثبت قرار گیرد تا بتوان زوایای پنهان اقتصاد را روشن کرد. در این صورت
است که حتی امضاهای طلایی و رشوه هم کم می شود چرا که اگر
منبع و مقصد «پول» مشخص باشد هیچ پولی نمی تواند به صورت پنهان
به حسابی منتقل شود. در همه جای دنیا این موارد اعمال می شود. اگر
پدیده قاچاق، رشوه و فساد در بسیاری از کشورهای دنیا کم رنگ شده
است به این خاطر است که اقتصاد این کشورها در آکواریوم قرار گرفته
است. اقتصاد کشور ما متاسفانه در آکواریومی است شیشه هایش به
رنگ سیاه است! مثلا" وقتی رشوهای 30 میلیاردی پرداخت میشود باید
از یک منشاء پرداخت شده باشد که باید معلوم باشد. در کشوری مانند
سوییس اگر شما مقدار زیادی پول را به بانک ببرید و منشاء آن معلوم
نباشد شما را به زندان می برند اما در ایران اگر پول زیادی را به بانک ببرید
تا به حسابتان واریز کنید برای شما قهوه هم سرو میکنند بدون آنکه از
منشاء آن سوال شود!
اگر بخواهیم بودجه ی بدون نفت هم ببندیم باید ابتدا در نظام مالیاتی
تحول جدی ایجاد کنیم؛ در غیر این صورت بستن بودجه بدون نفت تنها
یک شوی تبلیغاتی خواهد بود. باید از بنیان، اقتصاد را تغییر دهیم و نظام
مالیاتی اصلاح اساسی شود. با این کار دولت به راحتی میتواند از منابع
مالیاتی، هزینه های خود را تامین کند. در این صورت است که دولت هم
در مقام پاسخگویی قرار میگیرد چرا که از منابع اقتصادی مردم بودجه ی
خود را تامین میکند.
تعریف جامع از «اقتصاد زیرزمینی» بسیار دشوار است. به کارگیری
واژههای بسیار متنوع مانند اقتصاد زیرزمینی، اقتصاد سایه، اقتصاد غیر
رسمی، اقتصاد ثبت نشده و ... از عباراتی است که نشان دهنده ی
وضعیت نابسامان در اقتصاد یک کشور است.
اثرگذاری اقتصاد پنهان بر اقتصاد رسمی این ضرورت را ایجاب میکند
تا با بررسی حجم این پدیده و میزان تاثیرگذاری آن بر شاخصهای
اقتصادی به دنبال راهکارهایی برای جلوگیری از رشد این نوع فعالیتها
باشیم. پیامدهای منفی اقتصاد غیررسمی از واقعیتهای جهان امروز
است، به عبارت دیگر پدیدهای است که همه کشورهای جهان با آن
مواجه هستند. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و به گفته ی
برخی از فعالان و صاحب نظران اقتصادی حجم اقتصاد غیررسمی در
ایران رقم قابل توجهی است. آنطور که گفته میشود فعالیتهای این
بخش به علت نابسامانیهای اقتصادی موجود در کشورها است. اما
اینکه چه حجمی از «اقتصاد سیاه» در اقتصاد ایران حضور دارد مسئلهای
است که از نظر صاحبنظران بسیار متفاوت است. به طور مثال سعید
لیلاز، اقتصاددان اخیرا" به بخش پنهان اقتصاد اشاره کرده و گفته است
که آن دسته از فعالیتهای اقتصادی که جایی ثبت نمیشوند، مانند
قاچاق و همچنین آن دسته از فعالیتهایی که در پیوند با ارکان قدرت
شکل میگیرند و از برخورد قضایی مصون میمانند، مصادیق اقتصاد
تاریک هستند؛ جایی که بیشتر بازیگران آن در بخش عمومی یا
بخشهای خصوصی وابسته به بخش عمومی قرار دارند و مرزبندی آن
تاریکتر و مخدوشتر است.
آن طور که این اقتصاددان گفته است به گواه آمار، بین 30 تا 50
درصد GDP (تولید ناخالص داخلی) ایران زیرزمینی است. در این حوزه ما
برخوردی نمیبینیم و زمانی که برخوردی هم صورت میگیرد، معمولا"
طرف برخورد بخش روشنتر اقتصاد ایران یعنی بخش خصوصی است که
در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای حکومتی و دولتی جایگاه آن
در اقتصاد نادیده گرفته میشود.
این در حالی است که عدهای دیگر از صاحبنظران معتقدند نمیتوان
آمار مشخصی را برای حجم اقتصاد غیررسمی مطرح کرد و تنها
مطالعات و مشاهدات شخصی افراد است که این اعداد و ارقام را به
وجود میآورد.
هوشیار رستمی، تحلیلگر اقتصادی با اشاره به مفهوم اقتصاد زیر
زمینی و حجم آن در اقتصاد ایران می گوید: در ابتدا باید اشاره کنم که
اقتصاد زیرزمینی یعنی هر نوع فعالیتی که هیچ کنترلی بر روی آن
نمیشود و در هیچ محاسبهای نمیآید. به عنوان مثال فردی را در نظر
بگیرید که در یک اقتصاد؛ قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و از این قبیل
کارها را انجام میدهد. این فعالیت در هیچ جایی ثبت نمیشود، اما
اعداد این فعالیتها در اقتصاد دیده خواهد شد. اینکه اعدادی را برای
حجم اینگونه فعالیتهای غیرقانونی بیان میکنند تنها مشاهدات
شخصی افراد است. من نمیتوانم عددی را در این باره بیان کنم برای
اینکه محاسبهای برای حجم اقتصاد زیرزمینی در دست ندارم.
فرار مالیاتی تنها فعالیت زیرزمینی نیست. مسئلهای که وجود دارد
این است که اقتصاد ایران دارای اقتصاد زیرزمینی بوده و نمیتوان این
موضوع را انکار کرد. اینکه در شرایط فعلی تنها آیتم فرار مالیاتی را برای
اقتصاد زیرزمینی در نظر بگیریم صحیح نیست. منظور از فعالیتهای
زیرزمینی فعالیتهایی است که نه تنها ثبت نمیشود بلکه نمیتوان
آنها را ثبت کرد. به عنوان مثال، آماری دقیقی از میزان معاملات اقلام
ممنوعه همانند مشروبات الکی در کشورهایی که خرید و فروش این
کالا ممنوع است در دست نیست و نمیتوان در خصوص آن صحبت کرد.
وقتی که مواد مخدر، عتیقه، قاچاق انسان و ... مشروعیت ندارد،
نمیتوان فعالیتهای مربوطه در این موارد را ثبت کرد.
ما در حال حاضر تنها به دنبال این هستیم که افرادی که مشغول
به فعالیتی در اقتصاد هستند، مالیات خود را بپردازند و رسیدگی به
فعالیتهای زیرزمینی در مرحله ی بعد قرار میگیرد.
البته باید بدانیم راهکارهای رسیدگی به فعالیتهای غیرقانونی و
زیرزمینی و روشن کردن زوایای پنهان آن بسیار ساده و شفاف است.
یکی از این راهکارها این است که اطلاعاتی که بانکها جابجا میکنند،
موضوع شفافی باشد و در اختیار سازمانی مانند اداره ی مالیات قرار
بگیرد. با این کار حسابهای مشکوک رصد میشود و جلوگیری از فعالیت
آنها سادهتر خواهد شد. به عبارتی دیگر با راهکاری که برای مبارزه با
پولشویی مورد استفاده قرار میگیرد، کنترل کردن شرایط بسیار ساده
خواهد شد. در آن شرایط، وضعیت برای افرادی که فعالیتهای زیرزمینی
انجام میدهد سخت میشود.
اگر پای منافع برخی از افراد در میان نباشد، کنترل کردن فعالیتهای
زیرزمینی و کاهش آن کار سختی نخواهد بود؛ به عنوان مثال فردی
که ماهانه 2 میلیون تومان به حسابش واریز میشد و در زمانی دیگر
رقم بسیار بیشتری به حسابش وارد میشود باید جواب پس دهد.
هنگامی که در اقتصاد کشور، افراد برای این گونه موارد به کسی جوابی
نمیدهند طبیعی است که اقتصاد زیرزمینی رشد پیدا میکند. ما باید
بدانیم بخش عمدهای از این فعالیتها به راحتی قابل رویت است. در
دنیا روشهای متفاوتی برای فعالیتهای غیرقانونی و پولشویی وجود
دارد و مبلغ حاصل از این فعالیتها را نمیتوانند از طریق سیستمهای
بانکی شان نگهداری کنند، اما در ایران این فعالیتها را از طریق همین
سیستمهای بانکی انجام میدهند و بانکها هم به بهانه ی حفظ
حریم خصوصی، این حساب ها را کنترل نمیکنند!
|
|