|
متوسطه دوم و درس های ناگفته!
|
||
|
فقط از فهمیدن توست که می ترسند |
مسئله ی ضعف و انحطاط مسلمین و جهان اسلام پس از دوران
شکوفایی و شکوه اولیه ی اسلام و دور شدن از آن روزگاری که
کشورهای اسلامی و ملت های مسلمان در اوج قدرت و پیشرفت
بودند، همواره در معرض توجه اندیشمندان و متفکران اسلامی قرار
داشته است.
سید جمال الدین اسدآبادی و میرزای نائینی دو تن از بزرگان جهان
اسلام، هر دو علت و عامل اصلی این عقب ماندگی ها و بیچارگی ها
را سه چیز دانسته اند: استبداد حکومت های مرکزی، و استعمار دول
خارجی و نیز جهل مردمان زمان.
گرچه با تأمل بیشتر می توان دریافت که این سومی، خود سبب ساز
«فساد حکومتگران داخلی» و «دست درازی قدرت های خارجی» به
خان و مان و کیان مسلمین می باشد.
به عبارت دیگر اگر مردم کشوری، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، از
حکومتی فاسد و دزدسالار و سرکوبگر رنج می برند، و یا کشور و مُلک
و مملکتشان زیر چکمه های بیگانگان لگدمال می شود؛ علت آن جهل
مردمان آن جامعه و رضا دادنشان به استبداد و استعمار می باشد.
اگرچه این «جهل و رضا»، با نظر به روح اسلام و دیگر ادیان توحیدی،
برای مسلمانان و یکتاپرستان، بسیار شنیع تر و فاجعه بار تر است!
|
|